در چند هفته گذشته مسئله‌ای در خصوص انتخاب استاندار جدید استان کردستان در محافل عمومی و خصوصی مطرح شده است و این مسئله موافقان و مخالفان زیادی را داشته است. اصولا وقتی دولت جدید انتخاب میشود مسئله انتخاب کردن استانداران هم بصورت همزمان در جامعه مورد بررسی قرار می‌گیرد و این موضوع اصولا چیز جدیدی نیست و در دولت‌ها گذشته هم قابل درک و مشاهده بوده است.
به گزارش تابناک کردستان، در طول همین مدت که رییس جمهور جدید انتخاب شده است مسئله انتخاب استانداران تعدادی از استان کشور مشخص و معلوم شده است، ولی مسله انتخاب استاندار کردستان بحث طولانی و مورد مناقشه است. دلیل اصلی این مناقشه بودن در استان کردستان وجود جریان‌ها مختلف سیاسی و قومی است که عده‌ای تصور می‌کنند که استاندار باید بومی باشد و در مقابل تعداد دیگری تصور می‌کنند که استاندار باید متخصص باشد و مناقشه‌ای بین تخصص و تعهد در استان کردستان متاسفانه با مسائل دیگر سیاسی از جمله منافع جناح‌ها درگیر در انتخابات ترکیب شده است.
ما در اینجا بصورت خلاصه این دو نگاه "بومی بودن و تخصص داشتن" را تشریح خواهیم کرد و در پایان نشان می‌دهیم هر دو آن‌ها متاسفانه کامل نیستند.
نگاه بومی براین اساس مبتنی است که، چون استان ما یک استان کرُد نشین محسوب میشود باید برای اداره کردن آن یک مدیر و استاندار بومی در نظر گرفته شود. در اینجا آنچه مهم و با اهمیت تلقی میشود عنوان کرُدنشین بودن است و عرصه مدیریت را بصورت قبیله‌ای و قومی می‌دانند و اگر مدیری تخصص و توانایی کافی داشته باشد بخاطر عدم بومی بودن متاسفانه طرفدار زیادی ندارد و ما در اینجا قصد نداریم این نتیجه گیری اشتباه و غلط عزیزان را مورد بررسی قرار دهیم انشالله نقد و بررسی آن در یادداشت‌ها دیگر مورد بحث قرار خواهیم داد و هدف ما نشان دادن صورت مسئله است.
از طرف دیگر امروز بومی بودن براساس قومیت در استان کردستان شکل و صورت دیگری ییدا کرده است و براساس جریان‌های سیاسی تغییر شکل داده است. در طول ۸ سال گذشته جریان سیاسی اصلاح طلب به نام مطالبه و انتخاب بومی استاندار منافع سیاسی و جناحی خودشان را دنبال می‌کردند و امروز متاسفانه جریان اصولگرا هم مسیر اشتباه و غلط اصلاح طلبان را طی می‌کنند و هنوز بر سر انتخاب فرد مورد نظر برای استاندار کردستان به اجماع نرسیدند و دلیل آن متاسفانه مسئله منافع سیاسی است نه مردم. امروز بسیاری از مدیران استان بومی هستند و سوال ما اینست که اگر بومی بودن ملاک و عامل کافی بود چرا وضعیت استان نسبت به ۸ سال گذشته تغییر نکرده است؟
اما نگاه تخصص براین اساس شکل گرفته است که برای اداره کردن جامعه ما نیاز به تخصص و دانش داریم و بدون آن نمیتوان مشکلات و مسائل مربوطه را حل و فصل کرد و باید در انتخاب کردن مدیران به این عامل توجه ویژه‌ای داشت، این نگاه در ۸ سال گذشته متاسفانه نه برای کشور و نه برای استان کردستان موفقیت آمیز نبوده است.
مردم در انتخابات سال ۱۳۹۲ یک فردی را انتخاب کردن که دکترا حقوق از دانشگاهی خارج از کشور را داشت و با دروغ و فریب توانست ۸ سال به مردم خیانت کنند و حتی استانداران خودش را براساس تخصص و مدارک دانشگاهی انتخاب می‌کرد. ما از طرفداران نگاه تخصص گرایی سوال داریم چرا وضعیت کشور تغییر نکرده است؟ شاید در جواب بگویند که رییس جمهور قدرت اجرایی کافی نداشت و ما هم در جواب آن‌ها مجددا سوال می‌کنیم که اگر رییس جمهور قدرت اجرایی نداشت چرا برای کسب مسند ریاست جمهوری این همه دروغ و فریب کاری انجام داد؟
واقعیت اینست که رییس جمهور قدرت کافی دارد که مسائل و مشکلات جامعه تا آنجایی که قانون به او اجازه داده است حل و فصل کنند، ولی آنچه ما مشاهده کردیم این بود که آقای رییس جمهور نه فقط در چارچوب قانون مشکلات مردم را حل نکرد بلکه بر مشکلات مردم هم اضافی کرد. اما همچنان که از طرفداران بومی در استان کردستان سوال کردیم همین سوال را از طرفداران متخصص در استان کردستان داریم که مدیران استان ما در کنار بومی بودن از مدارک دانشگاهی عالی هم برخوردار هستند؛ پس چرا نه بومی بودن مشکلات ما را حل کرد و نه تخصص داشتن؟
ما قبول داریم که استان کردستان جوانان و افراد با لیاقت و صاحب تجربه زیادی دارند و انتخاب کردن یک استاندار از داخل استان کردستان یک حق و مطالبه گری تلقی میشود، اما و هزاران، اما دیگر وجود تخصص به تنهایی نمیتواند مشکلات و گرفتاری‌های جامعه را حل کنند. ما در دوره‌های گذشته استانداران با مدرک دکترا و کارشناسی ارشد هم داشتیم، ولی چرا آن‌ها به استان خودشان خدمت نکردند؟ چرا وضعیت امروز استان کردستان با وجود این همه مدیران صاحب مدرک دکترا تغییری نکرده است؟
اگر به استان کردستان نگاه کنیم مسلما مدیران این استان دارای مدارک دانشگاهی در سطح عالی هستند، ولی به جای خدمت کردن به مردم متاسفانه به منافع جناحی و سیاسی خودشان خدمت می‌کنند و دلیل اصلی آن نبودن یک تعهد قلبی و درونی به همه مردم استان کردستان بدون هیچ گونه تفاوت‌های فکری، قومی و مذهبی است.
ما منکر تخصص نیستیم و اعتقاد داریم وجود تخصص برای خدمت جامعه و حرکت استان کردستان به سمت رفع مشکلات موجود لازم است، ولی باید قبول کرد که در کنار تخصص ما به تعهد هم نیاز داریم. از طرف دیگر تعهد بدون داشتن تخصص هم ناقص است و افرادی در جامعه وجود دارند که هدفی جز خدمت کردن به مردم ندارند، ولی به دلیل نداشتن تخصص و مدیریت لازم از انجام کارهای استان و جامعه ناتوان هستند.
ما همانند دیگر جریان‌ها سیاسی نیستیم که به فکر منافع جناحی باشند و کل تلاش و کوشش خودشان را انجام می‌دهند که گزینه مورد نظر خودشان حتی اگر نه تخصص و نه تعهد قلبی داشته باشد و فقط برای کسب منافع خودشان از مسند قدرت به هیات دولت معرفی می‌کنند، ما براساس نگاه اسلامی و انقلابی و توجه به تخصص و تعهد قلبی از دولت سیزدهم انتظار داریم که در انتخاب استاندار کردستان نگاه جامع داشته باشد و تابع جریان‌ها سیاسی و قومی نباشد؛ چرا که ما علت اصلی بدبختی‌ها و مشکلات این استان تامین منافع جناح‌ها سیاسی و قومی است و تا این امروز دولت‌ها گذشته این نگاه غلط و اشتباه را گسترش داده اند.
اما نکته بعدی اینست که ما به هیچ وجه در اینجا قصد نداریم که مطالبه گری را پاک کنیم، ولی صورت مسئله اینست که باید استاندار جدید نسبت به استانداران گذشته تفاوت داشته باشد و مسیر غلط و اشتباه دوره‌های گذشته را نباید تکرار کنند. ما فراموش نکردیم که طرفداران انتخاب استاندار بومی در طول این ۸ سال گذشته چه مشکلاتی را برای جامعه ایجاد کرده است و مقصر اصلی این وضعیت و نگاه تک بعُدی به مسئله انتخاب استاندار به صاحب نظران این نگاه بر می‌گردد.
ما نگاه تک بعُدی و مبتنی بر یک عامل یعنی بومی و یا تخصص را قبول نداریم و نگاه ما یک بینش عقلی و انسانی است، ما هم به تخصص نیاز داریم و هم به تعهد قلبی و اگر این مورد در استان کردستان پیدا شود باید به عنوان یک مطالبه به حق و شایسته از دولت آقای رییسی انتظار داشته باشیم.
متاسفانه بعضی‌ها فکر می‌کنند که برای استاندار بودن فقط نگاه بومی یک مطالبه است در حالی که مسئله مطالبه گری فقط در بومی بودن خلاصه نمیشود بلکه باید از دولت جدید انتظار داشته باشیم که در انتخاب افراد و استاندار استان کردستان هم به تخصص و دانش روز تسلط داشته باشد و هم از تعهد قلبی نه زبانی به جامعه برخوردار باشد و این منطق را باید به عنوان یک مطالبه به حق و شایسته تبدیل کنیم؛ بنابراین عرصه مدیریت صرفا بوسیله تخصص داشتن و یا بومی بودن اداره نمیشود بلکه در کنار تخصص باید عشق و علاقه درونی به جامعه هم وجود داشته باشد. از طرف دیگر بزرگترین مشکل استان کردستان متاسفانه وجود نگاه سیاسی و امنیتی به استان است و این نگاه با وجود تاکید و سفارش مقام معظم رهبری در سفر اردیبهشت سال ۸۸ به استان داشتند، ولی متاسفانه همچنان مورد بی توجهی مدیران ارشد و نماینده دولت در استان کردستان بوده است و ما از استاندار جدید و دولت سیزدهم انتظار داریم که این نگاه منفی و غلط را از وجود استان کردستان پاک کنند و بخاطر این نگاه اشتباه تا امروز هزینه‌ها سنگینی را پرداختیم و استان کردستان یک استان فرهنگی و شهیدپرور است و شهیدان این استان در مظلومیت بزرگترین سرمایه خودشان را یعنی جان را تقدیم نظام اسلامی کرده اند و برداشتن پرچم غلط و اشتباه امنیتی و سیاسی بودن یک مطالبه به حق و شایسته است که دولت سیزدهم باید به آن توجه ویژه داشته باشد.
امیدواریم که دولت جدید یک استاندار با داشتن تخصص کافی و همچنین تعهد قلبی و درونی را برای استان فرهنگی کردستان انتخاب کند.
مختار سلیمانی
ما در اینجا بصورت خلاصه این دو نگاه "بومی بودن و تخصص داشتن" را تشریح خواهیم کرد و در پایان نشان می‌دهیم هر دو آن‌ها متاسفانه کامل نیستند.
نگاه بومی براین اساس مبتنی است که، چون استان ما یک استان کرُد نشین محسوب میشود باید برای اداره کردن آن یک مدیر و استاندار بومی در نظر گرفته شود. در اینجا آنچه مهم و با اهمیت تلقی میشود عنوان کرُدنشین بودن است و عرصه مدیریت را بصورت قبیله‌ای و قومی می‌دانند و اگر مدیری تخصص و توانایی کافی داشته باشد بخاطر عدم بومی بودن متاسفانه طرفدار زیادی ندارد و ما در اینجا قصد نداریم این نتیجه گیری اشتباه و غلط عزیزان را مورد بررسی قرار دهیم انشالله نقد و بررسی آن در یادداشت‌ها دیگر مورد بحث قرار خواهیم داد و هدف ما نشان دادن صورت مسئله است.
از طرف دیگر امروز بومی بودن براساس قومیت در استان کردستان شکل و صورت دیگری ییدا کرده است و براساس جریان‌های سیاسی تغییر شکل داده است. در طول ۸ سال گذشته جریان سیاسی اصلاح طلب به نام مطالبه و انتخاب بومی استاندار منافع سیاسی و جناحی خودشان را دنبال می‌کردند و امروز متاسفانه جریان اصولگرا هم مسیر اشتباه و غلط اصلاح طلبان را طی می‌کنند و هنوز بر سر انتخاب فرد مورد نظر برای استاندار کردستان به اجماع نرسیدند و دلیل آن متاسفانه مسئله منافع سیاسی است نه مردم. امروز بسیاری از مدیران استان بومی هستند و سوال ما اینست که اگر بومی بودن ملاک و عامل کافی بود چرا وضعیت استان نسبت به ۸ سال گذشته تغییر نکرده است؟
اما نگاه تخصص براین اساس شکل گرفته است که برای اداره کردن جامعه ما نیاز به تخصص و دانش داریم و بدون آن نمیتوان مشکلات و مسائل مربوطه را حل و فصل کرد و باید در انتخاب کردن مدیران به این عامل توجه ویژه‌ای داشت، این نگاه در ۸ سال گذشته متاسفانه نه برای کشور و نه برای استان کردستان موفقیت آمیز نبوده است.
مردم در انتخابات سال ۱۳۹۲ یک فردی را انتخاب کردن که دکترا حقوق از دانشگاهی خارج از کشور را داشت و با دروغ و فریب توانست ۸ سال به مردم خیانت کنند و حتی استانداران خودش را براساس تخصص و مدارک دانشگاهی انتخاب می‌کرد. ما از طرفداران نگاه تخصص گرایی سوال داریم چرا وضعیت کشور تغییر نکرده است؟ شاید در جواب بگویند که رییس جمهور قدرت اجرایی کافی نداشت و ما هم در جواب آن‌ها مجددا سوال می‌کنیم که اگر رییس جمهور قدرت اجرایی نداشت چرا برای کسب مسند ریاست جمهوری این همه دروغ و فریب کاری انجام داد؟
واقعیت اینست که رییس جمهور قدرت کافی دارد که مسائل و مشکلات جامعه تا آنجایی که قانون به او اجازه داده است حل و فصل کنند، ولی آنچه ما مشاهده کردیم این بود که آقای رییس جمهور نه فقط در چارچوب قانون مشکلات مردم را حل نکرد بلکه بر مشکلات مردم هم اضافی کرد. اما همچنان که از طرفداران بومی در استان کردستان سوال کردیم همین سوال را از طرفداران متخصص در استان کردستان داریم که مدیران استان ما در کنار بومی بودن از مدارک دانشگاهی عالی هم برخوردار هستند؛ پس چرا نه بومی بودن مشکلات ما را حل کرد و نه تخصص داشتن؟
ما قبول داریم که استان کردستان جوانان و افراد با لیاقت و صاحب تجربه زیادی دارند و انتخاب کردن یک استاندار از داخل استان کردستان یک حق و مطالبه گری تلقی میشود، اما و هزاران، اما دیگر وجود تخصص به تنهایی نمیتواند مشکلات و گرفتاری‌های جامعه را حل کنند. ما در دوره‌های گذشته استانداران با مدرک دکترا و کارشناسی ارشد هم داشتیم، ولی چرا آن‌ها به استان خودشان خدمت نکردند؟ چرا وضعیت امروز استان کردستان با وجود این همه مدیران صاحب مدرک دکترا تغییری نکرده است؟
اگر به استان کردستان نگاه کنیم مسلما مدیران این استان دارای مدارک دانشگاهی در سطح عالی هستند، ولی به جای خدمت کردن به مردم متاسفانه به منافع جناحی و سیاسی خودشان خدمت می‌کنند و دلیل اصلی آن نبودن یک تعهد قلبی و درونی به همه مردم استان کردستان بدون هیچ گونه تفاوت‌های فکری، قومی و مذهبی است.
ما منکر تخصص نیستیم و اعتقاد داریم وجود تخصص برای خدمت جامعه و حرکت استان کردستان به سمت رفع مشکلات موجود لازم است، ولی باید قبول کرد که در کنار تخصص ما به تعهد هم نیاز داریم. از طرف دیگر تعهد بدون داشتن تخصص هم ناقص است و افرادی در جامعه وجود دارند که هدفی جز خدمت کردن به مردم ندارند، ولی به دلیل نداشتن تخصص و مدیریت لازم از انجام کارهای استان و جامعه ناتوان هستند.
ما همانند دیگر جریان‌ها سیاسی نیستیم که به فکر منافع جناحی باشند و کل تلاش و کوشش خودشان را انجام می‌دهند که گزینه مورد نظر خودشان حتی اگر نه تخصص و نه تعهد قلبی داشته باشد و فقط برای کسب منافع خودشان از مسند قدرت به هیات دولت معرفی می‌کنند، ما براساس نگاه اسلامی و انقلابی و توجه به تخصص و تعهد قلبی از دولت سیزدهم انتظار داریم که در انتخاب استاندار کردستان نگاه جامع داشته باشد و تابع جریان‌ها سیاسی و قومی نباشد؛ چرا که ما علت اصلی بدبختی‌ها و مشکلات این استان تامین منافع جناح‌ها سیاسی و قومی است و تا این امروز دولت‌ها گذشته این نگاه غلط و اشتباه را گسترش داده اند.
اما نکته بعدی اینست که ما به هیچ وجه در اینجا قصد نداریم که مطالبه گری را پاک کنیم، ولی صورت مسئله اینست که باید استاندار جدید نسبت به استانداران گذشته تفاوت داشته باشد و مسیر غلط و اشتباه دوره‌های گذشته را نباید تکرار کنند. ما فراموش نکردیم که طرفداران انتخاب استاندار بومی در طول این ۸ سال گذشته چه مشکلاتی را برای جامعه ایجاد کرده است و مقصر اصلی این وضعیت و نگاه تک بعُدی به مسئله انتخاب استاندار به صاحب نظران این نگاه بر می‌گردد.
ما نگاه تک بعُدی و مبتنی بر یک عامل یعنی بومی و یا تخصص را قبول نداریم و نگاه ما یک بینش عقلی و انسانی است، ما هم به تخصص نیاز داریم و هم به تعهد قلبی و اگر این مورد در استان کردستان پیدا شود باید به عنوان یک مطالبه به حق و شایسته از دولت آقای رییسی انتظار داشته باشیم.
متاسفانه بعضی‌ها فکر می‌کنند که برای استاندار بودن فقط نگاه بومی یک مطالبه است در حالی که مسئله مطالبه گری فقط در بومی بودن خلاصه نمیشود بلکه باید از دولت جدید انتظار داشته باشیم که در انتخاب افراد و استاندار استان کردستان هم به تخصص و دانش روز تسلط داشته باشد و هم از تعهد قلبی نه زبانی به جامعه برخوردار باشد و این منطق را باید به عنوان یک مطالبه به حق و شایسته تبدیل کنیم؛ بنابراین عرصه مدیریت صرفا بوسیله تخصص داشتن و یا بومی بودن اداره نمیشود بلکه در کنار تخصص باید عشق و علاقه درونی به جامعه هم وجود داشته باشد. از طرف دیگر بزرگترین مشکل استان کردستان متاسفانه وجود نگاه سیاسی و امنیتی به استان است و این نگاه با وجود تاکید و سفارش مقام معظم رهبری در سفر اردیبهشت سال ۸۸ به استان داشتند، ولی متاسفانه همچنان مورد بی توجهی مدیران ارشد و نماینده دولت در استان کردستان بوده است و ما از استاندار جدید و دولت سیزدهم انتظار داریم که این نگاه منفی و غلط را از وجود استان کردستان پاک کنند و بخاطر این نگاه اشتباه تا امروز هزینه‌ها سنگینی را پرداختیم و استان کردستان یک استان فرهنگی و شهیدپرور است و شهیدان این استان در مظلومیت بزرگترین سرمایه خودشان را یعنی جان را تقدیم نظام اسلامی کرده اند و برداشتن پرچم غلط و اشتباه امنیتی و سیاسی بودن یک مطالبه به حق و شایسته است که دولت سیزدهم باید به آن توجه ویژه داشته باشد.
امیدواریم که دولت جدید یک استاندار با داشتن تخصص کافی و همچنین تعهد قلبی و درونی را برای استان فرهنگی کردستان انتخاب کند.
مختار سلیمانی
منبع: تابناک