استاندار کردستان در محفلی با برخی خبرنگاران، در حالی «مدیریت سیاسی کردستان» را پذیرای نقد و انتقاد معرفی کرده که انگار فراموش نموده حداقل برخی از مخاطبان این سخنان، کسانی هستند که وی از زمان قرار گرفتن بر صدر امور کردستان، با همفکری نزدیکانش آنها را از حضور در جلسات منع کرده تا هر آنچه خود بخواهند در قالب خبر به جامعه منتقل کنند.
سخنان پسندیده استاندار کردستان در یکی از جلسات هفته جاری، راقم این سطور را بر آن داشت تا نوشتاری در دو بخش، نخست خطاب به مخاطبان این رسانه و سپس نماینده عالی دولت یازدهم در کردستان به رشته تحریر درآورد.
نام «عبدالمحمد زاهدی» از خیلی سال پیش به گوشم آشناست، سیاستمداری باتجربه که نگارنده به دور از فروتنیهای ریاکارانه، باید اعتراف کند دوستان و حتی مخالفانش وی را حداقل در گفتار، فردی اخلاقگرا میدانند و تاکنون هم نشانهای غیر از این مشهود نبوده است.
اما مراد از تقریر این جملات نه گشودن باب مجیزگویی «زاهدی» بر خلاف رویه نقادانه این رسانه، بلکه به میان آوردن سخن از حلقه مفقودهای در این میان است که چه اتفاقی ممکن است روی داده باشد که بین حرف و عمل یک سیاستمدار در یک باب بخصوص، تناسب احساس نشود.
«تابناک» 25 آبانماه 94 صفحه استان کردستان خود را در دسترس عموم قرار میدهد و به فاصله 10 روز یعنی در 4 آذرماه 94 نگارنده را به عنوان مدیر مسئول به استاندار معرفی میکند و «زاهدی» هم به مدیر روابط عمومی استانداری دستور «اقدام» میدهد و انتظار آن است که رویه معمول در این خصوص طی شود.
نزدیک به 2 ماه از دستور استاندار میگذرد و «اقدام»ی صورت نمیگیرد! پیگیری شفاهی کار هم در روابط عمومی استانداری کردستان راه به جایی نمیبرد، به اجبار نامهای خطاب به استاندار کردستان نوشته میشود (تصویر نامه در پایان نوشتار آمده است) و شرح ماجرا در آن میآید، این بار دستور صادره، خطاب به مدیر روابط عمومی استانداری، «مذاکره شود» است و نتیجه مذاکره هم آنطور که مذاکره شونده میگوید این است که «نظر جناب آقای استاندار آن است که به دلیل رویه نادرست ـ بخوانید انتقادی ـ «تابناک کردستان»، مانع دعوت و ورود شما به جلسات دولت شویم» و تمام!
با این موضعگیری دور از انتظار استاندار کردستان، عرصه عمل بر یک فعال رسانهای تنگ میشود و امکان هرگونه تعاملی با دولت از وی سلب؛ «فی الجمله امکان موافقت نبود و به مفارقت انجامید» و مخاطبان یک رسانه هم از دریافت اطلاعات مورد نیاز خود از رسانه مطلوبشان محروم شدند، قانونگریزی آشکاری از مدیران اجرایی در دولتی که رئیسش خود را یک «حقوقدان» به مردم معرفی کرد.
به تأسی از اسلوب تعلیمی قرآن کریم که عدم ورود به جزئیات وقایع است سخن در این باب کوتاه میکنیم، مبادا بدخواهان و متقشران به جای آنکه مقصود را فهم کنند، جزئیات و فروع را دستاویز خود قرار داده و در پی مقصود روند و اما از این پس روی سخن ما با استاندار کردستان است.
جناب آقای زاهدی! اگر حافظه جنابعالی یاریگر باشد قبل از اینکه چاکران و ندیمان، توفیق همراه ساختن شما با خود برای برخورد با اینجانب را پیدا کنند، چند بار جنابعالی را از نیت نامبارک آنها آگاه کردم، اما دریغ، سخن مبتدیان مغرور و خودبینان مفتون که به محض آشنایی با الفبای مطلبی خود را ابوالفضائل و زبدهالنوادر میپندارند شما را بیشتر پسند آمد و همنوا با آنان بر طبل خصومت با رسانهای کوبیدید که جرمش، تلاش در جهت روشنگری از ماوقع امور بود، ما را از حق قانونی خود محروم کردید تنها به این دلیل که حاضر نشدیم به خاطر نام و نان قلمفرسایی کنیم.
شما که مدعی همیشگی انتقادپذیری بوده و هستید چطور انتقاد یک رسانه را برنتافتید؟ نکند مشاوران شما جرمی غیر از پرسشگری به ما نسبت دادهاند؟! حتماً شما هم شنیدهاید که منصوبانتان بارها منتقدان را به زیر سؤال بردن آنچه خدمات دولت مینامند، متهم کردهاند.
جناب آقای استاندار! اجازه بدهید به شما یادآوری کنم هنگامی که کانت ـ معلم اخلاق ـ گفت: «جرأت کن بدانی» یک فرهنگ بهوجود آمد و پایه این فرهنگ سؤال کردن است و هیچگاه سؤال از بزرگتر در این فرهنگ استثنا نبوده و نیست، معلوم نیست زیردستان شما چرا «سؤال کردن» را به «زیر سؤال بردن» تعبیر میکنند؟ میبینید چه نسبت نامتقارنی است میان آنچه در باب انتقادپذیری مدعی آن هستید و آنچه بدان عمل میکنید!
بیایید با هم دعا کنیم خداوند همه ما را در شناخت حقیقت، که به تعبیر امیرمؤمنان(ع) از موری سیاه بر سنگی سیاه در دل شبی سیاه، پنهانتر است، یاری رساند؛ میدانید پیامبر اسلام(ص) دعایش از خداوند متعال این بود که پدیدهها را آنچنان که هستند ببیند «اللهم ارنی الاشیاء کما هی» نه آنگونه که دوست دارد! سخن مردم را همانگونه که هست بشنود نه آن چنان که میپسندد.
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش وه که بس بیخبر از غلغل چندین جرسی
جناب آقای زاهدی! در مطلع کلام اشاره کردم دوست و دشمن شما را حداقل در گفتار، اخلاقمدار میدانند، خبر دارید عدهای به توصیه مشاور شما و به نام دفاع از استاندار و دولت در فضای مجازی چه میکنند؟ میدانید این عده دریدگی پیشه کردهاند و به نام حمایت از شما به منتقدان رسانهای دولت و مخالفان دسته سیاسی حاکم بر قوه مجریه، اهانت میکنند؟ اگر بیخبرید، بدانید و به بداخلاقان یادآوری کنید «اَلاَدَبُ سَنَدٌ لِلفُقَراءِ وَ زَینٌ لِلاَغنِیاءِ».
این جماعت را چه نسبتی با شماست، نمیدانم؛ بترسید آنچه در همه عمر برای خود گرد آوردهاید اینها به چند صباحی از شما بستانند که به قول سعدی علیه الرحمه: «لا شک با هرچه نشینی و با هرچه باشی خوی او گیری، در کُه نگری در تو پَخسیتگی درآید، در سبزه و گل نگری تازگی درآید، زیرا همنشین، ترا در عالم خویشتن کشد».
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
جناب آقای استاندار! انکار واقعیت توسط شما و نزدیکانتان نمیتواند ما را از انجام رسالتمان منصرف و حتی دلسرد کند، باور کنید ناپختگان عرصه سیاست با چنین شیوه عملی غیر از اینکه به اعتبار و آبروی استاندار لطمه وارد کنند کار دیگری نمیتوانند برای شما و دولت انجام دهند.
از هرچه بیخبر باشم، یقین دارم میدانید چه کسی چه افرادی را با اراده شخصی و با بیاعتنایی به قانون بهکار گرفته تا میان شما و مردم واسطه اطلاعرسانی باشند، شما که باتجربه هستید و میدانید، چرا زیردستان خود را زنهار نمیدهید که بلاشک زمانی باید در برابر قانون پاسخگوی عملکرد حقوقی خود شوند؟ هیچ فکر کردهاید با رفتن شما از این استان و نهایتاً به سر آمدن ناگزیر دوران دولت «تدبیر» چه سرنوشتی در انتظار قانونگریزان منتسب به دولت یازدهم است؟ مبادا بیتفاوت بمانید و این غفلتزدگان را به حال خود رها کنید.
سیلی در وقت بر مسکین بزن که رهاند آنش از گردن زدن
جناب آقای زاهدی! شما که دو دهه کار رسانهای انجام دادهاید چطور فردی را بر مسند مدیرکلی روابط عمومی استانداری نشاندید که سابقه فعالیتش در حوزه رسانه «تحقیقاً هیچ» بود؟ شما استاندار کارآزمودهای بودید انتظار از شما حداقل در این حوزه غیر از این بود. چه بپذیرید و چه قبول نداشته باشید بخش عمدهای از مشکلات مجموعه تحت امر شما با رسانههای منتقد، ناشی از این انتصاب مسئلهدار است؛ کارشناس علوم آزمایشگاهی و انجام امور ارتباطات و رسانه؟!
به يک ناتراشيده در مجلسى برنجد دل هوشمندان بسى
زحماتی که مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل استانداری کردستان در دوران انتخابات ریاست جمهوری در ستاد جناب آقای روحانی متقبل شده بهتر نبود به شیوهای مناسبتر جبران شود؟ شما بجز چاپ بنرهای بنفش برای همه جلسات استانداری، هنر دیگری از مدیر منصوبتان در این حوزه سراغ دارید؟ میدانید دخالت اراده شخصی در کار این حوزه، روابط عمومی استانداری را به ویرانهای مبدل کرده و در این واحد، قشریگری جای کار عقلایی را گرفته است؟
جناب آقای استاندار! قانونگریزی در مجموعه تحت مدیریتتان آشکار است و شما به عنوان امانتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی که بزرگترین مأموریت برایتان بیگمان اجرای عدالت است با کمال تعجب چشمان خود را بر روی آن بستهاید، در چنین شرایطی معلوم است رسالت رسانهها «به عنوان نمایندگان مردم یا حداقل نمایندگان بخش عمدهای از افکار عمومی جامعه» در پاسداشت ارزشهای نظام چیست؟
عفونت ریا و تملق به هر کجا وارد شود دیر یا زود همه را در بر گرفته و کل مجموعه را به ورطه هلاکت و سقوط میکشاند و تنها راه مقابله با این دردها، بر جای خود نشاندن کسانی است که دشمنان قسم خورده حریت و انسانیتاند و این صفات شایسته انسانی را سدی در برابر هواهای نفسانی خود قلمداد کرده و به زعم خود در صدد ریشه کن کردن آنها هستند.
جناب آقای زاهدی! منصوبان شما باب گشوده سخن با رسانههای منتقد را که در ابتدای ورود به کردستان باز کرده بودید مدتهاست بستهاند و این، برای یک مجموعه اجرایی آفت بزرگی است؛ شما به عنوان یکی از مسئولین نظام جمهوری اسلامی چه نقدپذیر باشید و چه نباشید این حق از کسانی که زبان به نقد شما میگشایند سلب نمیشود و گوش کردن به چنین نقدهایی برای شما تکلیف است چه بدان ملزم باشید و چه نباشید.
دوران صدارت شما بر امور استان هم، دیر یا زود به پایان خواهد رسید، باور کنید مردم کردستان، هم فهیم هستند و هم کریم، از آنها به خاطر هرچه میتوانستید انجام دهید و انجام ندادید و هرچه نباید انجام میدادید و انجام دادید پوزش بخواهید و طلب حلالیت کنید که اجل نزدیک است و فرصت همه ما اندک.
وقت آن رسیده که دامن سخن برچینم و از خداوند منان طلب کنم همه ما را به راه راست هدایت فرماید. «سعدیا بسیار گفتن عمر ضایع کردن است، وقت عذر آوردن است». استغفرالله العظیم.
فرید کریمی