این روزها شرایط موسسات مالی واقعاً به درجهای از طنز رسیده که بنده حاضر هستم این ستون طنز را تقدیم این عزیزان کنم و بروم دنبال یک شغل دیگر و از آنجا ارتزاق کنم.
در واقع ما همواره در بحث تعاریف مشکل داشتهایم. موسسه مالی را ظاهراً مدیران این موسسات اینگونه معنی کردهاند که یک جایی است که مردم پولهای اضافیشان را به مدیران این موسسات میدهند تا هرگز آن را پس نگیرند و مدیران این موسسات با شعار «موسسه مالی ما و شما ندارد» در واقع در کنار مردم و همگام با مردم یک سفرهای پهن کردهاند و از غذای مردم به خود مردم نمیدهند.
در همین رابطه یکی از خبرگزاریها نوشته: «آیا اعتراضهای اخیر به موسسات اعتباری قابلیت ایجاد هراس بانکی را دارد؟». ببینید هراس بانکی الان سالهاست مشکلی شده که مردم با آن مواجه هستند. شما برای گرفتن یک وام وقتی به بانک میروید، صورت رئیس بانک را که نگاه میکنید از این میزان خشم و کین و ژاژخایی تمام وجودتان عین بید میلرزد. بعد سود وام و شرایط ضامنها را که به شما میگویند طوری پا به فرار میگذارید که انگار خرس گریزلی دنبالتان گذشته است.
اما در مورد بانکهراسی جدیدی که به وجود آمده باید توضیح بدهیم که اینبار بانکهراسی پس از سرمایهگذاری در موسسات اعتباری رخ میدهد و زمانی که شما طلب پولتان را میکنید در واقع هراس از همانجا آغاز میشود که متوجه نمیشوید مشت اول را چه کسی زده و چه کسی خورده است. در نتیجه اینطور استنباط میشود که بانکها و موسسات ما بیشتر دست بگیر دارند و علاقهای به پسدادن پول شما ندارند.
در واقع پول شما را یکجوری سهم خودشان، مال خودشان، حق خودشان میدانند که آن را به هیچ عنوان پس نخواهند داد. این موسسات البته در زمان یک دولتی همینطوری کیلویی زیاد شدند و حتی مکانیکی محل ما هم پس از مدتی تبدیل به موسسه مالی و اعتباری شد!