به گزارش تابناک کردستان، پارلمان ظاهراً مظهر اراده عمومی برای نظارت بر دولتی است که مظهر اقتدار و حاکمیت در کشور است! منتها در ایران، دولت مظهر اقتدار و حاکمیت هست، اما مجلس مظهر اراده عمومی برای نظارت نیست؛ پارلمان در ایران میکوشد به جای اینکه مظهر اراده عمومی بر اقتدار مطلق دولت باشد، خود میکوشد بخشی از این اقتدار و قدرت باشد؛ تمام تقلای برخی اعضای پارلمان این است که دولت، آنان را در این اقتدار سهیم کند و به طرق مختلف، بخشی از این اقتدار باشند؛ وقتی پارلمان خود بخشی از اقتدار دولتی بخواهد باشد؛ مظهر بودن اراده عمومی برای نظارت بر اقتدار را از دست میدهد و آن قدرتی که مانند اژدهایی هفت سر در اختیار دولت قرار گرفته است، مطلقالعنان میگردد.
مدتهاست در پارلمان کنونی ایران با همه معضلات و مشکلاتی که دولت دارد؛ سؤال و استیضاح و تحقیق و تفحصی به نتیجه نمی رسد؛ آش انقدر شور شده که رئیس پارلمان تذکر میدهد که استیضاح بدون حساب و کتاب که رای نمیآورد را مطرح نکنید؛ اما رئیس مجلس از این نکته غافل است که اتفاقاً استیضاحها درست و حسابی مطرح شدهاند، اما این پارلمان است که در جای درست و حسابی قرار ندارد و خود بخشی از دولت شده است؛ جالب است وزیری در هنگام دفاع از خودش در مجلس، میگوید که فلان نماینده گله کرده است که چرا آدم فلان نماینده دیگر را منصوب کردهای و گزینه من را منصوب نکردهاید! بدین ترتیب نمایندهای که منصوبانش در دولت گروه گرفته شدهاند، زبانش برای نظارت در دهانش نمیچرخد؛ اژدهای هفت سر دولت در چنین شرایطی به هر کجا که میخواهد سرک میکشد؛ هر جا را که بخواهد نابود میکند و مدام قدرتمندتر هم میشود؛ چرا که قوهای وجود ندارد که او را به مسیر درست هدایت کند؛ لذا از مسیر اشتباه حرکت میکند و از روی مردم و زندگی آنان میگذرد. شرایط کنونی کشور، تقریباً اینگونه است؛ دولت سنگین و ناتوان است؛ از پاسخگویی و مسئولیتپذیری گریزان است و پارلمان هم به دلایل ذکر شده ناتوان از نظارت بر دولت بر حل مشکلات است.
حال ممکن است گفته شود طاقت و توان این پارلمان بیش از این نیست؛ شاید گفته شود سرمایههای واقعی این مردم به نحوی از انحاء از حضور در پارلمان منع شدهاند و به هر دلیلی پارلمانی تشکیل شده که توان نظارت را ندارد و البته شاید انگیزهاش را هم نداشته باشد؛ شاید اگر پارلمان را افراد مستقلتری که پذیرفته باشند آنان مظهر اراده عمومی مردم بر دولت هستند تشکیل میداد، بدین بن بستی که اکنون گرفتار آن هستیم، گرفتار نمی آمدیم. شاید اگر روند رد صلاحیت گستردهای که از انتخابات مجلس هفتم شکل گرفت و تا همه انتخابات تا امروز ادامه یافته، کمی کارشناسیتر و فارغ از حب و بغضهای جناحی شکل میگرفت؛ اکنون بنبستی در کار نبود! همه این شایدها ممکن است درست باشد! اما اکنون و در شرایط کنونی و مجلس حاضر، پارلمان این حس را به مردم القاء نکرده است که مظهر اراده عمومی آنان برای نظارت بر اقتدار دولت و حاکمیت است! دولت که به نظر میرسد تقریباً خیالش از پارلمان راحت است و گویی پارلمانی وجود ندارد؛ این را میتوان در تمایل مردم برای تغییر و تحول در رویکرد و افراد دولت مشاهده کرد؛ هر چقدر دولت به مطالبه مردم برای تحرکی که امیدواری ایجاد کند، بیتفاوت است؛ پارلمان از دولت بیتفاوتتر است.
شأن تشکیل پارلمان، تجسم اراده عمومی برای نظارت بر قدرتی است که مردم در اختیار دولتها قرار دادهاند، شأن پارلمان این نیست که مظهر بودن اراده عمومی را کنار گذارد و خود بخواهد بخشی از قدرت باشد؛ بنبستهای موجود کشور، در بخشی، حاکی از عدم وجود پارلمان است!
تابناک