کردستان از نظر ظرفیتهای بالقوه در هر جایگاهی که باشد قطعاً استان آخر کشور نیست با این حال هرگاه گزارشی رسمی درباره اشتغال منتشر میشود، نام کردستان در یک یا چند حوزه به عنوان استان آخر یا حداقل در بین چند استان آخر ثبت میشود؛ مدیران ناکارآمد در رقم خوردن این وضعیت مقصر اصلی هستند؛ نیستند؟
به گزارش تابناک کردستان، مرکز آمار ایران به عنوان تنها مرجع رسمی اعلام آمار در کشور، اواخر هفته گذشته، نتایج آمارگیری نیروی کار کشور در سال 96 را در قالب گزارشی جامع و در نزدیک به 400 صفحه منتشر کرد.
مطابق قسمتی از گزارش منتشر شده، سهم اشتغال استان کردستان در بخشهای مختلف تقریباً همانند سالهای گذشته است؛ سهم اشتغال استان در بخش خدمات 50.5 درصد، کشاورزی 25.1 درصد و سهم بخش صنعت 24.3 درصد است.
آنچه در گزارش مذکور بیش از هر چیز مایه تأسف است نرخ رسمی بیکاری زنان 15 تا 29 ساله در نقاط شهری استان است؛ کردستان در این بخش بدترین وضعیت را در بین همه استانهای کشور دارد؛ نرخ رسمی بیکاری زنان 15 تا 29 ساله کردستان 21.1 درصد بیشتر از میانگین کشور است!
نرخ رسمی بیکاری زنان 15 تا 24 ساله نقاط شهری کردستان هم در گزارش مرکز آمار ایران 71.8 درصد اعلام شده است که 20.7 درصد بالاتر از میانگین کشور است!
این نکته هم نباید ناگفته بماند که کردستان در حالی در نرخ بیکاری زنان شهری، در سال 96، بدترین وضعیت را در میان استانهای کشور دارد که در سال 95 در همین بخش وضعیت استانهای ایلام، چهارمحالوبختیاری و لرستان، به ترتیب، بدتر از کردستان بود.
نگاهی به وضعیت اشتغال جمعیت جوان 15 تا 24 ساله در نقاط روستایی کردستان هم در گزارش مرکز آمار ایران، گویای وضعیتی نامطلوب است؛ در این بخش هم در میان استانهای کشور، تنها استان چهارمحالوبختیاری وضعیتی بدتر از کردستان دارد.
تحلیل همه آنچه در گزارش تازه مرکز آمار ایران در ارتباط با کردستان آمده خارج از حوصله این مقال است اما به نظر میرسد در میان عوامل مهم تأثیرگذار، ضعف مدیریت در کردستان اصلیترین عامل در رقم خوردن وضعیت حاضر بویژه در حوزه اشتغال استان است و بیراه نیست اگر کسی ادعا کند منتقدان منصف دولت و همراهان دلسوزش در این نکته اتفاق نظر دارند.
اما در باب آنچه در این نوشتار آمد و نیز سایر بخشهای گزارش اخیر درگاه ملی آمار که مرتبط با استان کردستان است دو نکته و یک سؤال وجود دارد:
یکم: درست است که «بهمن مرادنیا»، با احتساب امروز، 330 روز است که به عنوان استاندار کردستان معرفی شده اما نباید فراموش کرد آنچه در گزارش مرکز آمار با عنوان «نتایج آمارگیری نیروی کار در سال 96» آمده و در این نوشتار به بخشی از آن اشاره شد، محصول عملکرد سالهای قبل از 96 سلف «مرادنیا» و منصوبان ناکارآمد اوست که شوربختانه هنوز هم بر مسند امور هستند و اگر بنا باشد کسی در این باره مؤاخذه شود ـ که نیست ـ این افراد هستند.
دوم: گزارش اخیر مرکز آمار در واقع بخشی از کارنامه عملکرد دولتمردان در کردستان است؛ این گزارش را منتقدان دولت تهیه نکردهاند تا مدیران به بهانههای همیشگی و طبق عادت مألوف با این استدلال واهی که عدهای در استان به دنبال تخریب دولت هستند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند؛ علاوه بر این، غالب کارشناسان و تقریباً همه مردم بر این نکته اتفاق نظر دارند که واقعیت بیکاری در جامعه اگر از آنچه در گزارشهای رسمی مرکز آمار منتشر میشود بدتر نباشد، بهتر نیست؛ بنابراین انتظار از استاندار کردستان آن است که مسئله را جدی گرفته و برای ممانعت از بدتر شدن وضعیت بیکاری استان چارهاندیشی کند.
اما یک سؤال! 22 مهرماه 97 نخستین سالگرد انتصاب «مرادنیا» به عنوان استاندار کردستان است؛ اگر وی قرار باشد درباره عملکرد یکساله خود به مردم گزارش بدهد معلوم نیست چه جوابی برای این سؤال دارد که با لحاظ گزارشهای مستندی که گویای ضعف عملکرد برخی مدیران ارشد اجرایی کردستان است آقای استاندار بالاخره چه زمانی قرار است درباره «همراهان ناهمدل» خود تصمیم قاطع گرفته و آنها را از گردونه مدیریت کردستان خارج کند؟