یکی دیگر از جلسات «شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر کردستان» هفته گذشته برگزار شد؛ نگاهی به خبری که استانداری کردستان از جلسه منتشر کرده هیچ نتیجه قابل لمسی به دست نمیدهد؛ به نظر میرسد آنچه مردم بخواهند از خروجی این جلسات بشنوند پاسخ به چرایی عدم شفافسازی درباره هزینهها توسط دبیرخانه شورا و دلایل عدم ساماندهی اساسی معتادان متجاهر باشد نه آنچه تاکنون شنیدهاند!
به گزارش تابناک کردستان، مُلای روم در دفتر ششم مثنوی، حکایت «آن مطرب که در بزم امیر تُرک غزل میخواند و بانگ برزدن تُرک و جواب مطرب» را نقل میکند؛ فارغ از نتیجه نهایی مورد نظر مولانا، در بخشی از حکایت مذکور چنین آمده است که مطرب در بزم امیر مینواخت و به آواز، غزلی با ردیف «نمیدانم» میخواند، مطرب همینطور لب به «نمیدانم» گشود و پی در پی میخواند نمیدانم، نمیدانم.
همچنین لب در ندانم باز کرد میندانم، میندانم، ساز کرد
وقتی نمیدانم نمیدانم مطرب از حد گذشت، صبر امیر از آن ترانه و تصنیف به سرآمد و از جا پرید و گرزی کشید و قصد هلاک مطرب کرد.
چون ز حد شد میندانم از شگفت تُرکِ ما را زین حَراره دل گرفت
برجهید آن ترک و دَبوسی کشید تا علیها بر سر مطرب رسید
یکی از سرهنگان گرز را از دست امیر گرفت و گفت نه، این کار را نکن، در این موقعیت کشتن مطرب کار خوبی نیست و امیر هم در پاسخ گفت این تکرار نامحدود و بیحساب او حالم را به هم زده است، بگذار با این گرز سرش را بکوبم.
گفت این تکرار بیحد و مَرَش کوفت طبعم را، بکوبم من سرش
آنچه در ادامه حکایت آمده، دلایل عصبانیت امیر است، گویا او خواستار ارائه سخنی بلیغ و پاسخ مرتبط و البته پرهیز از تطویل کلام است.
من بپرسم کز کجایی هی مُری؟ تو بگویی نه ز بلخ و نه از هِری
نه ز بغداد و نه مَوصِل نه طراز درکشی در نی و نی راه دراز
خود بگو من از کجاام، باز رَه هست تَنقیحِ مناط اینجا بَلَه
یا بپرسیدم چه خوردی ناشتاب؟ تو بگویی نه شراب و نه کباب
نه قدید و نه ثَرید و نه عدس آنچه خوردی، آن بگو، تنها و بس
الغرض؛ «شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر کردستان» ظاهراً سهشنبه هفته گذشته جلسهای در استانداری کردستان برگزار کرده است، خبر مختصر پایگاه اطلاعرسانی استانداری از جلسه حکایت از برخی انتقادات استاندار دارد؛ گویا «بهمن مرادنیا» از هزینههای زیاد و کمنتیجه برای مبارزه با مواد مخدر گفته و به صراحت اعلام کرده «با برگزاری جلسه و گذراندن مصوبات راه به جایی نخواهیم برد».
اما خبری از آن جلسه در یکی از خبرگزاریهای استان هم منتشر شده است؛ اگرچه خبر بلندبالاتر از خبر منتشره توسط استانداری است اما آنچه از آن برداشت میشود گویای تشریفاتی و بینتیجه بودن جلسه است! آنچه نقل شده غالباً ذکر مصیبت است تا گزارش درباره کار انجام شده و نتایج احتمالی که قابل راستیآزمایی باشد.
وقتی دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر کردستان میگوید «در سه الی چهار هفته گذشته 180 میلیون تومان در حوزه درمان معتادین هزینه شده است» و کسی نمیپرسد این مقدار پول دقیقاً کجا و برای چه کسانی هزینه شده و بازخورد همین یک قلم هزینه چه بوده است، معلوم است که این جلسات راه به جایی نخواهند برد.
حکایت مدیران کردستان و جلسات شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر کردستان، انگار حکایت مطرب و امیر است در داستان مثنوی مولانا که در مطلع کلام آمد! آنچه درباره اظهارات مدیران در جلسه منعکس میشود هرگز آن چیزی نیست که جامعه به دنبال شنیدن آن است؛ آنچه در جلسه گفته شده بیش از آنکه ارائه راهکار و پیشنهاد عملیاتی برای حل معضل باشد اظهارات تکراری و کارهای نکرده است.
واقعیت نتایج مبارزه با مواد مخدر در کردستان هم نزد ناظران همان چیزی است که برای نمونه و فقط برای نمونه، مردم سنندج هر روز به چشم خود در همان هسته مرکزی شهر میبینند، معتادان متجاهر میدان انقلاب و خیابانها و کوچههای اطراف آن میدان و بیعملی مسئولان برای پایان دادن به معضل به شیوهای اساسی.
در دبیرخانه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر کردستان هم، انگار در بر روی همان پاشنه سابق میچرخد! 5 ماه بعد از انتصاب دبیر جدید، هنوز هیچ نشانهای از شفافسازی در هزینهها قابل مشاهده نیست و البته مسائل مبهم دیگری درباره عملکرد دبیرخانه که در فرصت مناسب به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.