یک سال از شهادت مظلومانه سردار اسلام،حاج قاسم سلیمانی می گذرد و در این مدت مخالفان و دشمنان سعی و تلاش کردند تا اسم این شهید عزیز را از ذهن ها و یادها پاک کنند ولی آنها اصلا موفق نخواهند شد .
کد خبر: ۹۲۸۱۰۱
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۳ 29 December 2020
به گزارش تابناک کردستان ، اشتباه دشمنان و مخالفان دقیقا اینجاست که فکر می کنند که شهیدان فقط اسم و عکس دارند که به راحتی بتوانند آنها را پاک کنند،در حالی که شهیدان یک جبهه حق هستند که اصلا پاک نمیشوند اما فرقه باطل چون دارای ماهیت و محتوای نیستند به آسانی از ذهن های محو خواهند شد. اگر امروز فرقه باطل و دشمنان اظهارنظر می کنند باید بدانند وجود آنها بستگی به جریان حق دارند،به عبارت دیگر باطل از خودشان چیزی ندارد و کل وجود باطل بخاطر وجود حق است. اگر حق نباشد مسلما باطل هم وجود نخواهد داشت. باطل بی محتوا و ماهیت است و خودش را به حق وابسته کرده است،اما آنچه باقی خواهند ماند حق است نه باطل؛زیرا حق از ابتدا وجود داشته است و شخصیت مستقل و استقلال دارد ولی باطل یک موجودی ضعیف و ناچیز است که حتی برای اظهارنظر کردن به حق نیاز دارد.
استاد مطهری در کتاب "جدل حق و باطل" در مورد حق و باطل تعبیر جالب و قشنگی دارد،ایشان می فرماید که حق و باطل همانند آب و کف روی آب است.آنچه کف را بوجود می آورد جریان آب یا همان حق است،اما ما چون صرفا کف را مشاهده می کنیم پیش خودمان تصور خواهیم کرد که به جز کف چیز دیگری وجود ندارد. در حالی که در زیر این کف جریان آب در حال حرکت کردن است و اگر کف خودنمایی می کنند بخاطر وجود حق است. این تعبیر زیبا از استاد مطهری در جهان امروز کاربرد زیادی دارد،دشمنان و فرقه باطل که از هر وسیله استفاده می کند تا این جریان حق را خاموش کنند اما غافل از اینکه خود آنها بخاطر وجود حق بوجود آمده اند و اگر این حق نباشد امروز دشمنان و فرقه باطل اصلا وجود نداشتند. دشمنی های فرقه باطل فقط در این چند دهه گذشته نیست بلکه از زمان شروع دین اسلام که دین حق و حقیقت است دشمنان و فرقه باطل با عناوین مختلفی تلاش کرده اند تا جلوی دین حق را بگیرند. اگر امروز به دنیای غرب نگاه کنیم مسلما مشاهده خواهیم کرد که چطور با عناوین مختلف در برابر دین اسلام صف آرایی می کنند. امروز همین مخالفان و فرقه باطل بخاطر وجود شهیدان ما شکل گرفتند و این چه افتخار بزرگی نصیب شهیدان ما از جمله حاج قاسم سلیمانی کرده است که خداوند بزرگ به این عزیزان چنین شخصیتی عنایت فرموده است که مبنایی برای تشخیص حق از باطل باشند. اگر شهید سلیمانی و مابقیه شهدای اسلامی نبودند انصافا تشخیص حق از باطل خیلی سخت بود.

در واقع شهید سلیمانی یک فرد یا یک عکس نیست،بلکه یک جریان حق و جهادی است که تا روز قیامت نام و نشان ایشان زنده خواهد ماند. مسیری که حاج قاسم رفت همان مسیر خداوند و پیامبر بود و هرگز این مسیر فراموش نخواهد شد. همه شهیدان ما چون در مسیر خداوند و پیامبر اسلام حرکت کرده بودند امروز تبدیل به معیار و ملاک برای جامعه شده اند و انسان های خودشان را براساس این شهیدان ارزیابی خواهند کرد و معنی زنده بودن شهیدان اینست که شهدای ما بر رفتار و شخصیت ما تاثیرگذار خواهد بود.
خداوند در قرآن کریم در مورد شهیدان می فرماید" که آنها در نزد خداوند رزق و روزی دریافت خواهند کرد" و این سخن نشان می دهد که شهیدان از وضعیت جامعه بی خبر نیستند بلکه ارتباط خودشان را با دنیای قطع نکرده اند و در اینجا مسئله توسل کردن به غیر خداوند مطرح میشود و بعضی از دوستان متاسفانه توسل کردن به غیر خدا را شرک می داند در حالی که خداوند تاکید می کند که شهیدان در نزد خدا رزق و روزی دریافت می کند و همانند شما توانایی شنیدن و بینایی را دارند و توسل کردن به شهیدان یک حقیقت انکارناپذیر خواهد بود. همچنان که بالا اشاره کردیم که حق همیشه زنده است و با شهادت یا مرگ این حق نابود نخواهد شد بلکه خود شهادت برگ دیگری برای اثبات حق و حقیقت است. کسی که در مسیر خداوند و پیامبر حرکت کرده باشد و درجه شهادت را نصیب او کند،چطور چنین شخصی فراموش نخواهد شد؟چطور چنین شخصی از وضعیت جامعه ما بی خبر است؟ خداوند به وسیله پیامبران و این شهیدان خیر و برکت خودش را به جامعه می دهد و مسئله امدادهای غیبی و الهی از اینجا نشات می گیرند و این نشان می دهد که خداوند بزرگ نسبت به امت اسلامی بی تفاوت نیست و همیشه به جریان حق کمک می کنند و معنی زنده بودن شهیدان همین امدادهای غیبی در جامعه است.
اما نکته بعدی در مورد شهید سلیمانی که باید بدان اشاره کرد نقش ایشان در مبارزه با فرقه باطل و دشمنان اسلامی است. همچنان که در قسمت بالا اشاره کردم که فرقه باطل از خودش چیز ندارد و همه وجود خودشان را از جریان حق اخذ خواهد کرد اما فرقه باطل برای نابودی جریان حق از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد،بلکه سعی و کوشش می کند که خودش را جلوه ای از جریان حق نشان دهد و این باعث گمراهی و تفرقه در جبهه حق خواهد شد. حضرت علی علیه السلام می فرماید "بین حق و باطل کمتر از دو انگشت فاصله وجود دارد" . این سخنان حضرت علی نشان می دهد که فرق باطل آنچنان لباس حق را به تن خواهد کرد که جدا کردن حق و از باطل کار سختی خواهد بود و تعداد کمی توانایی تشخیص حق از باطل را دارد.
اگر به جامعه خودمان نگاه کنیم مسلما مشاهده خواهیم کرد که چطور امروز تشیخص حق از باطل سخت شده است،متاسفانه بعضی از رسانه های داخلی فرقه باطل تکفیری را به نام جهاد و توحید خطاب قرار می دهند و آدم واقعا تعجب می کنند که این رسانه های و حتی جامعه دانشگاهی ما چطور فرق بین جهاد و توحید را با فرقه باطل نمی دانند؟حتی قرار دادن این کلمات خودش باعث پارادوکس در جمله میشود. فرقه باطل تکفیری که توسل به غیر خدا را شرک می داند چطور در کنار آن از واژه توحید و جهاد استفاده می کنند؟حتی فرقه باطل برای اینکه در جامعه طرفدار داشته باشند از این کلمات جهاد و توحید استفاده می کنند تا مردم را فریب دهند و اینجاست فرقه باطل آنچنان از نظر جامعه زیبا جلوه می کنند که متاسفانه رسانه های و جامعه دانشگاهی آنها را گروه های جهادی و توحیدی می دانند.
ما مسئله جهاد و توحید را در اینجا مطرح نمی کنیم ولی بصورت خلاصه و برای رفع این اشکال توضیح خواهیم داد. توحید در مرحله اول یعنی به جز خداوند بزرگ کسی این جهان را اداره نخواهد کرد و کل دنیای در اختیار اوست. علت مطلق و اراده واقعی این جهان فقط خداست.اما در مرحله دوم توحید یعنی در مسیر خداوند حرکت کردند و پیامبران و اولیای که در این مسیر قدم بر می دارند باید توسل کرد. توسل کردن به معنی ایجاد دستگاه دیگری در مقابل خداوند نیست بلکه به این معناست که ما به چنین اشخاصی توسل می کنیم،زیرا اینها در مسیر خداوند حرکت کردند و ما می خواهیم از طریق آنها مورد لطف خداوند قرار بگیریم. نکته مهم دقیقا اینجاست که این پیامبران و شهیدان دوست دارند که به ما کمک کنند،پس ما چرا خودمان را از کمک آنها بی بهره کنیم؟اگر کمک کردن شرک محسوب میشود باید گفت همه ما هر روز به دلیل درخواست کمک از دیگران و دوستان دچار شرک شده ایم،در حالی که کمک کردن و توسل کردن شرک نیست.
اما نکته بعدی در مورد جهاد اینست که جهاد به معنی مبارزه با فرقه باطل نه با جریان حق. رسانه ها و جامعه دانشگاهی به جای اینکه با فرقه باطل مبارزه کنند متاسفانه فرقه باطل را همیاری می کنند. مبارزه با فرقه باطل صرفا در میدان نظامی نیست بلکه در میدان علم و دانش هم نمود دارد. به نمونه مثال شهید سلیمانی در میدان جنگ نظامی بر علیه فرقه باطل داعش مبارزه کرد و شهیدان استاد مطهری و شیخ الاسلام کردستانی در میدان علم و دانش با شاخه دیگری از فرقه باطل مبارزه کرد. اما چرا رسانه های و جامعه دانشگاهی فرقه باطل تکفیری را گروه جهاد و توحیدی خطاب قرار می دهند؟چرا استاد مطهری و شیخ الاسلام را جهاد و توحیدی معرفی نمی کنند؟ انصافا تشیخص حق از باطل سخت است و دلیل آن اینست که فرقه باطل آنچنان خودش را حق جلوه می دهد که باعث گمراهی بسیاری از افراد شده است و در کنار آن جامعه ما هر چه از مسیر حق دوری کنند یک قدم به باطل نزدیک خواهند شد. هر چند در مورد مسئله توحید و جهاد بیشتر میتوان حرف میزد اما به این مقدار اکتفا می کنیم.

شهید سلیمانی و مابقیه شهیدان ما چون در جریان حق بودند و سراسر وجود آنها از نور حق و الهی روشن بود هیچ وقت فریب ظاهرسازی فرقه باطل را نخوردند و همیشه در مبارزه با آنها یک لحظه دریغ نمی کردند،زیرا به این نکته آگاه بودند که فرقه باطل می توانند در جلوی چشم مردم ظاهر حق مدار را به خودش بگیرد و جامعه را فریب دهد. در واقع کسانی که در جبهه حق هستند از این نعمت بزرگ تشخیص حق از باطل برخوردار هستند و هیچ فریب ظاهرسازی فرقه باطل را نخواهند خورد. ما در این چند دهه گذشته وقتی به شهدا نگاه می کنیم مسلما متوجه خواهیم شد که چرا اینها به درجه شهادت رسیدند. در واقع شهیدان در برابر فرقه باطل مبارزه کردند و شهادت هدیه خداوند به این عزیزان بود،از طرف دیگر جامعه باید به این نکته توجه کند که شهدا پایه و اساس تشخیص حق از باطل هستند و همیشه در مبارزه با فرقه باطل باید به مسیر شهدا نگاه کنیم.
به همین دلیل شهدای را شمع محفل بشریت می دانند،زیرا شهدا باعث نور،روشنایی و مبارزه در مسیر سعادت شده اند و اگر شهدا نبود بشریت امروز در اوج ظلمات و تاریکی و ناامیدی باید به سر می برد ولی خوشبختانه با وجود شهدا این چراغ نور و حق در بشریت روشن شد و آینده روشنی و امیدوارکننده ای را جلوی چشم بشریت قرار داده اند. اینجا باز باید تکرار کنیم که شهیدان در نزد خداوند بزرگ رزق و روزی دریافت می کنند. وقتی شهدای چنین نقش مهمی در نه جهان اسلام بلکه در بشریت دارند،چطور میتوانیم منکر زنده بودن و حق بودن شهدای باشیم؟

اما نکته بعدی اینست که شهید سلیمانی و مابقیه شهدای در برابر فرقه باطل مبارزه کردند و فرقه باطل با شکل و پوشش های مختلفی در برابر جبهه حق مقابل می کنند و در چند سال گذشته فرقه باطل داعش که توسط کشورهای اروپایی تاسیس شده بود تا جلوی دین اسلام را بگیرند بوسیله جبهه حق سردار سلیمانی شکست خوردند و برگ دیگری از جنایت های فرقه باطل را برای جهان نشان داد. فرقه باطل داعش که با پرچم رسول الله به جنگ حق آمده بود و ادعای دفاع از اسلام را می کرد،ولی آنچه جهان در عمل شاهد آن بود جنایت های غیر دینی و غیر انسانی فرقه باطل بود.
همچنان که در بالا اشاره کردیم که فرقه باطل با پوشش های و عناوین مختلفی ظاهر خواهد شد و این باعث فریب بسیاری از افراد میشود و در مورد فرقه باطل داعش صادق بود. بسیاری از کشورهای منطقه بصورت عمدی و با هدف نابودی جبهه حق در مسیر فرقه باطل داعش حرکت می کردند. در اینجا ذکر این نکته خالی از لطف نباشد که فرقه باطل با بزرگ نشان دادن خودش میخواهد جبهه حق را کوچک و بی اهمیت نشان دهند و این روش جدیدی برای فریب دادن دیگران است،اما جبهه حق چون در مسیر خداوند و پیامبر اسلام حرکت می کنند از قدرت بزرگی برخوردار است که توانایی مبارزه در برابر فرقه باطل را دارند. اگر به تاریخ عاشورا نگاه کنیم مشاهده خواهیم کرد که امام حسین علیه السلام با 72 نفر از یارانش توانست در برابر لشکر یزید ایستادگی کنند و شکست بزرگی را نه فقط به یزید بلکه به کل فرقه باطل در جهان بشریت وارد ساخت و امروز درس ها امام حسین علیه السلام در دل هر مسلمانی آتشی را در برابر فرقه باطل روشن نگه داشته باشد.
بنابراین فرقه باطل هر چه بیشتر شود دلیلی برای پیروزی نیست،زیرا همچنان که اشاره کردیم که فرقه باطل اصلا چیزی از خودش ندارد بلکه کل وجود خودش را از جبهه حق می گیرد و از ابتدای فرقه باطل بر پایه پوچ بنا شده است و دلیلی برای ماندگاری و پیروزی وجود ندارد. در مورد فرقه باطل داعش هم همین قاعده صادق بود و امروز ما اثری از این فرقه باطل در دنیای مشاهده نمی کنیم،اگرچه این به معنی نابودی فرقه باطل نیست تا زمانی جبهه حق وجود داشته باشد فرقه باطل هم با شکل های مختلف وجود خواهد داشت،زیرا فرقه باطل شخصیت مستقلی ندارد هر چه هست از جبهه حق بدست می آورد. اما شکست فرقه باطل این نکته را نشان و اثبات می کنند که فرقه باطل ماندگار نیست هر چند گسترش پیدا کند و تعداد زیادی را به خودش جلب کنند ولی شکست آنها همانند دود یک آتش یا کف روی آب است که بعداز مدتی از بین خواهد رفت و حتی اثری در ذهن های باقی نخواهد داشت، در حالی که جبهه حق همیشه پیروز و ماندگار است و دلیل اصلی که ما امروز از شهدای عزیزمان از جمله شهید سلیمانی،استاد مطهری و شیخ الاسلام یاد می کنیم بخاطر حق بودن و پیروزی در برابر فرقه باطل است.
اما مسئله دیگر که باید به آن توجه کرد در مورد جایگاه این شهیدان در سطح جامعه است. مسلما شهیدان ما از جمله شهید سلیمانی چون در جبهه حق بودند از یک شخصیت جهانی برخوردار خواهند بود. همین چند روز گذشته بود که مجری خبری کشور آذربایجان برای تشییح جنازه شهدای این کشور از شهید استاد مطهری مطالبی را نقل کردند که نشان می دهد که شهدای در مسیر حق حرکت کردند و نمیتوان آنها فراموش کرد.
برای ما مایه افتخار و سربلندی است که شهدای ما همه مرزهای قومی،سیاسی و جغرافیایی را از بین بردند و همه مسلمانان را در زیر پرچم امت اسلامی قرار دادند. امروز مسلمانان در کشورهای منطقه متاسفانه دچار مرزهای سیاسی و قومی شدند و این شهدای هستند که باعث آزادی مسلمانان از چنگال تعصبات سیاسی و قومی شده اند و در مورد شهید سلیمانی این قاعده صادق است.
این نفوذ شهدای در سطح جهان بخاطر حق بودن آنهاست و امروز عاشقانه مکتب امام حسین علیه السلام مرزهای را از بین برده است و هر سال در ایام عاشورای ما این حقیقت را مشاهده می کنیم که چگونه جبهه حق در سطح جهان در برابر فرقه باطل مبارزه می کند و باعث شکست و نابودی فرقه باطل میشود. امروز در مناطق کرُدنشین کشور اسلامی ایران همانند مابقیه نقاط جهان مکتب شهید سلیمانی در دل های مردم نفوذه کرده اند و هر چند دشمنان و فرقه باطل در این مناطق تلاش می کنند که نام و یاد این شهید عزیز و مابیقه شهدای اسلامی را از ذهن های پاک کنند ولی به دلایل زیاد که در بالا اشاره کردم این کار امکان پذیر نیست. شهید سلیمانی حق بود و نمیتوان حق را از بین برد. به قول استاد مطهری که فرمودند: همه انسان یک "خود درونی" دارند که تشنه حق و حقیقت است و دنبال این روح حقیقت حرکت می کند تا تشنگی خودشان را برطرف کند". همه ما تشنه حقیقت هستیم و از فرقه باطل دوری می کنیم و بر علیه آنها باید مبارزه کرد.
ما در مناطق کرُد نشین و اهل تسنن هم روح حقیقت داریم و دنبال این روح حرکت می کنیم و شهدای ما در این مناطق حقیقت را به ما نشان داده اند. ما در مناطق کردنشین استان کردستان شهیدان زیادی را در مسیر مبارزه حق علیه باطل داریم و نمونه آشکار آن شهید استاد شیخ الاسلام نماینده مردم مجلس خبرگان رهبری بودند که متاسفانه در شب 27 ماه مبارک رمضان سال 1388 بعداز اقامه نماز مغرب با زبان روزه جلوی مسجد مورد کینه و نفرت فرقه تکفیری قرار گرفتند و بعد از چند سال مبارزه به درجه رفیع شهادت نائل گردید. این گونه شهیدان برگ دیگری از حق بودن مردمان کردنشین را در تاریخ بشریت اثبات خواهند کرد که این مردمان مسیر حق بودن را از باطل جدا کردند و همچنان در مسیر حق حرکت خواهند کرد. در مورد شهید سلیمانی هم باید اعتراف کرد که شهادت ایشان برای مناطق کردنشین سخت و دردناک بود،هر چند این گونه دل هر مسلمانی در سطح جهان را ناراحت کرد اما چون ما در مناطق کردنشین زندگی می کنیم باید توجه خودمان را به این گونه مناطق معطوف کرد.
در واقع کاری که شهدای ما از جمله شهید سلیمانی در کل جهان به ویژه در مناطق کرُدنشین انجام داد بیدار کردن روح حقیقت بود. روحی که متاسفانه فرقه باطل با هر گونه ابزاری در سطح جهان خاموش کرده است توسط این شهیدان عزیز دوباره روشن شده است که جبهه حق با هر وسیله ای خاموش نمیشود و فرقه باطل نمیتواند جهان را از روح حقیقت پاک کنند. مهم ترین درس که میتوان از این شهدا گرفت همین بیدار کردن روح حقیقت در سطح جهان بود. کاری که امام حسین علیه السلام در چند قرن گذشته لنجام داده بود امروز شهید سلیمانی و مابقیه شهیدان انجام می دهند و بر هر فرد مسلمانی و انسان حق طلب واجب است که این روح حقیقت را در سطح جهان روشن نگه دارد،زیرا بدون این روح حقیقت جهان بشریت معنا و مفهوم خودش را از دست خواهد داد. اما سخن آخر اینست که ما در برابر این شهدا مسئول هستیم و باید از مسیر حق بودن و مبارزه با فرقه باطل را فراموش نکنیم و این درس بزرگ شهیدان را به نسل های آینده منتقل کنیم.
مختار سلیمانی
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار