در یک هفته گذشته که اسرائیل به فلسطین‌ها تجاوز کرده و بسیاری از مردم و کودکان بی گناه را قتل عام کرده است ما سکوت کشور‌ها مختلف جهان را مشاهده می‌کنیم که در برابر این جنایت‌ها یا محکوم می‌کنند و یا از طرف‌ها درگیر خواهش می‌کنند که هر چه زودتر آتش بس کنند.
به گزارش تابناک کردستان، اما نکته مهم و دقیقا اینجاست که هیچ کدام از این کشور‌ها و سازمان‌های بین الملل به دنبال مجازات جنایت کاران نیستند و سعی و تلاش می‌کنند که با خواهش کردن و التماس کردن جلوی این جنایت‌ها را بگیرند، ولی هیچ وقت به فکر مجازات و گرفتن حق و حقوق افراد کشته شدگان نیستند و این نشان می‌دهند که این کشور‌ها و سازمان‌ها هنوز به مسائل بشری و انسانی آگاهی ندارند و همیشه تصور می‌کنند که با محکوم کردن و خواهش کردن میتوانند مسائل بشری و انسانی را درک کنند.
این اشتباه و نگاه غلط به مسائل انسانی و حقوق بشری بخاطر نگاه مادی گرایی و تک بعُدی به انسان است. وقتی این جریان‌ها غیر دینی و حتی غیر انسانی انسان را صرفا یک موجود صرفا مادی و بدون جنبه‌های معنوی تعریف می‌کنند مسلما کشتن و یا تجاوز به این انسان نباید خیلی سخت و دردناک باشند و دلیل اصلی همین نگاه مادی بودن به انسان است.
این نگاه به انسان باعث از بین رفتن مرز‌ها انسان با دیگر موجودات زنده و غیر زنده خواهد شد و مخرج مشترک این نگاه همین وجود جنبه مادی و فیزیکی انسان و دیگر موجودات است. انسان همانند مابقیه موجودات مسلما جنبه فیزیکی و مادی دارند و ما هم در اینجا منکر این حقیقت نیستیم، ولی مسئله اصلی اینست که آیا انسان فقط دارای جنبه مادی است؟ اگر جواب این سوال مثبت باشد باید به سوال دیگر جواب داد که مرز بین انسان و مابقیه موجودات کجاست؟ و همچنین سوال دیگر اینست که ما انسانیت و شان و منزلت انسان را به چه چیزی نسبت می‌دهیم؟
اگر انسان صرفا موجود مادی باشد و منزلت و انسانیت را به همین جنبه مادی نسبت بدهیم و آن وقت باید قبول کرد که مابقیه موجودات اعم زنده و غیر زنده همانند انسان شان و منزلت دارند و دلیل اصلی آن وجود جنبه مادی بین آنهاست. در حالی که انسانیت و منزلت انسان یعنی وجود جنبه‌ای بالاتر از جنبه مادی. به عبارت دیگر انسانیت انسان بخاطر وجود جنبه‌های غیر مادی است که باعث بزرگی و کرامت انسان شده است نه وجود جنبه‌های مادی.
اگر ما این نگاه غلط و اشتباه را قبول کنیم که انسان صرفا یک موجود مادی است پس نتیجه می‌گیریم که گربه و حیوانات خانگی و همچنین همه موجودات زنده و غیر زنده همانند انسان کرامت دارند و کشتن و تجاوز به انسان همانند کشتن یک سگ برابر است. این نگاه غلط و اشتباه هم در اعلامیه حقوق بشر هم قابل مشاهده است و در بنده اول این اعلامیه انسان را صاحب کرامت و شرافت می‌دانند، ولی این اعلامیه توضیح نمی‌دهد که این کرامت و شرافت را از کجا آوردند؟
اینکه انسان صاحب کرامت و شرافت است جای هیچ شک و تردید نیست، اما باید برای ما مشخص کنند که این کرامت و شرافت را از کجا بدست آورده است؟ اگر امروز مدافعان حقوق بشر و کشور‌ها مختلف جهان در برابر ستم و تجاوز و همچنین قتل عام انسان‌ها بی گناه در سراسر جهان یا محکوم می‌کنند و یا از طرف‌ها درگیر خواهش و التماس می‌کنند بخاطر این نگاه مادی و حیوانی به انسان است.
اما نکته جالب اینجاست که این کشور‌ها و سازمان‌ها بین الملل از طرف‌ها درگیر خواهش و التماس می‌کنند که هر چه زودتر از درگیر‌های زیاد اجتناب کنند در این سخن افراد جنایت کار و مردم بی گناه را در برابر همدیگر قرار داده اند و افراد و کودکان بی گناه را به عنوان طرف‌ها درگیر به حساب می‌آوردند، در حالی که باید این مدافعان حقوق بشر و سازمان‌ها بین الملل به دنبال مجازات جنایتکاران باشند نه به دنبال نقش برابر و مساوی جنایتکاران با افراد بی گناه باشند.
وقتی در مورد مجازات چنین جنایتکارانی سخن می‌گوییم بعضی‌ها عقیده دارند که باید زمینه‌ها این جنایت‌ها از بین رود تا امکان بروز جنایت فراهم نشود و می‌گویند علت اصلی این گونه جنایت‌ها بخاطر مسائل مادی و اقتصادی است. ما هم این سخن را قبول داریم که باید زمینه‌ها مادی از جمله نگاه مادی و فیزیکی به انسان را از بین برد و نباید صرفا بر وجود جنبه مادی انسان تاکید کرد بلکه باید وجود و شخصیت انسان را در بعُد غیر مادی تعریف کرد، اما این موضوع با مسئله مجازات هیچ تضادی ندارند و اگر باز شرایط و زمینه‌ها بروز جنایت را از بین بردیم به معنای حذف مجازات نیست، زیرا با تغییر شرایط و قواعد جدید مسلما باز جنایت از بین نخواهد رفت بلکه متناسب با تغییر شرایط جنایت‌ها هم تغییر خواهند کرد و باید مجازات کرد و نمیتواند به افراد مورد تجاوز گفت که"شما شانس نداشتید و اگر کمی شانس داشتید تا ما زمینه‌ها جنایت‌ها را از بین ببریم امروز به شما تجاوز نمی‌کردند".
مسئله مجازات در واقع گرفتن حق و دفاع از افراد مورد تجاوز است و در هر زمان و مکان این کار باید انجام شود و اگر امروز جنایتکاران در اوج سکوت سازمان‌ها بین الملل مشغول به جنایت‌ها هستند بخاطر اینست که سازمان‌ها و مدافعان حقوق بشر متاسفانه مجازات کردن را یک نوع اقدام غیر انسانی تلقی می‌کنند و تصور آن‌ها اینست که هر گونه مجازات نسبت انسان باید در سطح جهان حذف شود و نتیجه چنین نگرشی گسترش جنایتکاران و قتل انسان‌های بی گناه در سطح جهان است.
امروز انسان‌های بی گناه در سراسر جهان مورد تجاوز و تعرض صاحبان قدرت و جنایتکاران قرار می‌گیرند و حداقل کاری این مدافعان حقوق بشر انجام می‌دهند همین محکوم کردن است، در حالی که با محکوم کردن و همچنین از جنایتکاران خواهش و التماس کردن نمیتوان از حقوق انسان‌ها بی گناه دفاع کرد بلکه باید جنایتکاران را مجازات کرد.
امروز سازمان‌های بین الملل به جای تشکیل یک دادگاه برای مجازات جنایتکاران اسرائیلی متاسفانه بصورت غیر مستقیم زمینه‌های تجاوز و تعرض اسرائیل را به فلسطین را فراهم می‌کنند و همین جو بایدن رییس جمهور آمریکا در همین چند روز گذشته قرار داد چند میلیارد دلاری فروش اسلحه را به اسرائیل امضا کرد و سازمان‌های بین الملل در برابر اینکار فقط سکوت کردند و نشان داده اند که جریان‌ها غیر دینی با وجود این همه ادعای که نسبت به مسئله انسانیت دارند و همیشه می‌گویند"بهترین دین، دین انسانیت هست"در برابر جنایت‌های اسرائیل در فلسطین متاسفانه دین آن‌ها غلط و اشتباه از آب در آمد و انسانیت بدون درک مسئله حق و باطل و دفاع از انسان‌های بی گناه امکان پذیر نیست.
ما به به حق و باطل ایمان داریم و حق اینست که همیشه در هر زمان و مکان ماندگار و دائمی است و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد و همیشه زنده و پویا است و امروز خون انسان‌های بی گناه در فلسطین و مابقیه نقاط مختلف جهان که توسط جنایتکاران ریخته شده است به معنای واقعی کلمه حق محسوب میشود و جنایتکاران که باطل هستند همیشه باید این مایه تنگ و رسوایی تا ابد تحمل کنند، هر چند امروز فرقه باطل در مقابل حق ایستاده است، ولی آنچه ماندگار می‌مانند همین جریان حق است.
مختار سلیمانی
این اشتباه و نگاه غلط به مسائل انسانی و حقوق بشری بخاطر نگاه مادی گرایی و تک بعُدی به انسان است. وقتی این جریان‌ها غیر دینی و حتی غیر انسانی انسان را صرفا یک موجود صرفا مادی و بدون جنبه‌های معنوی تعریف می‌کنند مسلما کشتن و یا تجاوز به این انسان نباید خیلی سخت و دردناک باشند و دلیل اصلی همین نگاه مادی بودن به انسان است.
این نگاه به انسان باعث از بین رفتن مرز‌ها انسان با دیگر موجودات زنده و غیر زنده خواهد شد و مخرج مشترک این نگاه همین وجود جنبه مادی و فیزیکی انسان و دیگر موجودات است. انسان همانند مابقیه موجودات مسلما جنبه فیزیکی و مادی دارند و ما هم در اینجا منکر این حقیقت نیستیم، ولی مسئله اصلی اینست که آیا انسان فقط دارای جنبه مادی است؟ اگر جواب این سوال مثبت باشد باید به سوال دیگر جواب داد که مرز بین انسان و مابقیه موجودات کجاست؟ و همچنین سوال دیگر اینست که ما انسانیت و شان و منزلت انسان را به چه چیزی نسبت می‌دهیم؟
اگر انسان صرفا موجود مادی باشد و منزلت و انسانیت را به همین جنبه مادی نسبت بدهیم و آن وقت باید قبول کرد که مابقیه موجودات اعم زنده و غیر زنده همانند انسان شان و منزلت دارند و دلیل اصلی آن وجود جنبه مادی بین آنهاست. در حالی که انسانیت و منزلت انسان یعنی وجود جنبه‌ای بالاتر از جنبه مادی. به عبارت دیگر انسانیت انسان بخاطر وجود جنبه‌های غیر مادی است که باعث بزرگی و کرامت انسان شده است نه وجود جنبه‌های مادی.
اگر ما این نگاه غلط و اشتباه را قبول کنیم که انسان صرفا یک موجود مادی است پس نتیجه می‌گیریم که گربه و حیوانات خانگی و همچنین همه موجودات زنده و غیر زنده همانند انسان کرامت دارند و کشتن و تجاوز به انسان همانند کشتن یک سگ برابر است. این نگاه غلط و اشتباه هم در اعلامیه حقوق بشر هم قابل مشاهده است و در بنده اول این اعلامیه انسان را صاحب کرامت و شرافت می‌دانند، ولی این اعلامیه توضیح نمی‌دهد که این کرامت و شرافت را از کجا آوردند؟
اینکه انسان صاحب کرامت و شرافت است جای هیچ شک و تردید نیست، اما باید برای ما مشخص کنند که این کرامت و شرافت را از کجا بدست آورده است؟ اگر امروز مدافعان حقوق بشر و کشور‌ها مختلف جهان در برابر ستم و تجاوز و همچنین قتل عام انسان‌ها بی گناه در سراسر جهان یا محکوم می‌کنند و یا از طرف‌ها درگیر خواهش و التماس می‌کنند بخاطر این نگاه مادی و حیوانی به انسان است.
اما نکته جالب اینجاست که این کشور‌ها و سازمان‌ها بین الملل از طرف‌ها درگیر خواهش و التماس می‌کنند که هر چه زودتر از درگیر‌های زیاد اجتناب کنند در این سخن افراد جنایت کار و مردم بی گناه را در برابر همدیگر قرار داده اند و افراد و کودکان بی گناه را به عنوان طرف‌ها درگیر به حساب می‌آوردند، در حالی که باید این مدافعان حقوق بشر و سازمان‌ها بین الملل به دنبال مجازات جنایتکاران باشند نه به دنبال نقش برابر و مساوی جنایتکاران با افراد بی گناه باشند.
وقتی در مورد مجازات چنین جنایتکارانی سخن می‌گوییم بعضی‌ها عقیده دارند که باید زمینه‌ها این جنایت‌ها از بین رود تا امکان بروز جنایت فراهم نشود و می‌گویند علت اصلی این گونه جنایت‌ها بخاطر مسائل مادی و اقتصادی است. ما هم این سخن را قبول داریم که باید زمینه‌ها مادی از جمله نگاه مادی و فیزیکی به انسان را از بین برد و نباید صرفا بر وجود جنبه مادی انسان تاکید کرد بلکه باید وجود و شخصیت انسان را در بعُد غیر مادی تعریف کرد، اما این موضوع با مسئله مجازات هیچ تضادی ندارند و اگر باز شرایط و زمینه‌ها بروز جنایت را از بین بردیم به معنای حذف مجازات نیست، زیرا با تغییر شرایط و قواعد جدید مسلما باز جنایت از بین نخواهد رفت بلکه متناسب با تغییر شرایط جنایت‌ها هم تغییر خواهند کرد و باید مجازات کرد و نمیتواند به افراد مورد تجاوز گفت که"شما شانس نداشتید و اگر کمی شانس داشتید تا ما زمینه‌ها جنایت‌ها را از بین ببریم امروز به شما تجاوز نمی‌کردند".
مسئله مجازات در واقع گرفتن حق و دفاع از افراد مورد تجاوز است و در هر زمان و مکان این کار باید انجام شود و اگر امروز جنایتکاران در اوج سکوت سازمان‌ها بین الملل مشغول به جنایت‌ها هستند بخاطر اینست که سازمان‌ها و مدافعان حقوق بشر متاسفانه مجازات کردن را یک نوع اقدام غیر انسانی تلقی می‌کنند و تصور آن‌ها اینست که هر گونه مجازات نسبت انسان باید در سطح جهان حذف شود و نتیجه چنین نگرشی گسترش جنایتکاران و قتل انسان‌های بی گناه در سطح جهان است.
امروز انسان‌های بی گناه در سراسر جهان مورد تجاوز و تعرض صاحبان قدرت و جنایتکاران قرار می‌گیرند و حداقل کاری این مدافعان حقوق بشر انجام می‌دهند همین محکوم کردن است، در حالی که با محکوم کردن و همچنین از جنایتکاران خواهش و التماس کردن نمیتوان از حقوق انسان‌ها بی گناه دفاع کرد بلکه باید جنایتکاران را مجازات کرد.
امروز سازمان‌های بین الملل به جای تشکیل یک دادگاه برای مجازات جنایتکاران اسرائیلی متاسفانه بصورت غیر مستقیم زمینه‌های تجاوز و تعرض اسرائیل را به فلسطین را فراهم می‌کنند و همین جو بایدن رییس جمهور آمریکا در همین چند روز گذشته قرار داد چند میلیارد دلاری فروش اسلحه را به اسرائیل امضا کرد و سازمان‌های بین الملل در برابر اینکار فقط سکوت کردند و نشان داده اند که جریان‌ها غیر دینی با وجود این همه ادعای که نسبت به مسئله انسانیت دارند و همیشه می‌گویند"بهترین دین، دین انسانیت هست"در برابر جنایت‌های اسرائیل در فلسطین متاسفانه دین آن‌ها غلط و اشتباه از آب در آمد و انسانیت بدون درک مسئله حق و باطل و دفاع از انسان‌های بی گناه امکان پذیر نیست.
ما به به حق و باطل ایمان داریم و حق اینست که همیشه در هر زمان و مکان ماندگار و دائمی است و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد و همیشه زنده و پویا است و امروز خون انسان‌های بی گناه در فلسطین و مابقیه نقاط مختلف جهان که توسط جنایتکاران ریخته شده است به معنای واقعی کلمه حق محسوب میشود و جنایتکاران که باطل هستند همیشه باید این مایه تنگ و رسوایی تا ابد تحمل کنند، هر چند امروز فرقه باطل در مقابل حق ایستاده است، ولی آنچه ماندگار می‌مانند همین جریان حق است.
مختار سلیمانی
منبع: تابناک