در مطلب قبلی تحت عنوان "بعضی از مدیران و مسئولان ما نوکر دنیای قدرت و سیاست شده اند" به این نکته توجه کردیم که که انسان نباید تابع و تحت نظر جایگاه و شرایط اجتماعی قرار بگیرد و از خودش عنصر اختیار و مختار بودن را سلب کنند و مسئولیت پذیری را در قبال جامعه به بهانه شرایط اجتماعی و موقعیت سیاسی انکار کنند، اگر ما این چنین به موضوع نگاه کنیم مسلما نباید از جنایتکاران و متجاوزان را مجازات کرد،زیرا آنها به سادگی می گویند که ما مقصر نیستیم بلکه این شرایط اجتماعی و جایگاه بنده بود که مرتکب چنین جنایت هایی شدم و باید مقصر اصلی یعنی همان شرایط اجتماعی را مجازات کنید نه بنده را.
به گزارش تابناک کردستان، در اینجا واقعا سوال برای ما پیش می آید که آیا این افراد در اختیار پست ها سیاسی و اجتماعی هم اختیار داشتند یا نه؟اگر شرایط اجتماعی و یا به قول بعضی ها جبر اجتماعی مقصر اصلی باشد پس چطور این جبر اجتماعی را اصلاح کرد؟از طرف دیگر این طرز تفکر هم وجود دارد که شرایط اجتماعی هم تغییر می کند،یعنی در اینجا جبر اجتماعی همانند یک موجود زنده دارای شخصیت است و اگر شرایط اجتماعی تغییر می کنند پس نمیتوانیم جبر اجتماعی یا شرایط اجتماعی را اصلاح کرد،چون همیشه در حال تغییر کردن است و مجازات چنین شخصیتی امکان پذیر نیست و دلیل آن اینست که چنین شخصیتی میتواند ادعا کند که چنین جرمی و جنایتی مربوط به زمان دیگری است و به این زمان تعلق ندارد و این مسیر یک دوره تسلسل بی پایان و بی نتیجه برای جامعه فراهم خواهد کرد که ما امروز متاسفانه این دوره بی پایان را مشاهده می کنیم.
اما از طرف دیگر انسان به دلیل داشتن کرامت و شرافت و همچنین اشراف مخلوقات بودن باید از اسیر بودن در دنیای سیاست و قدرت جلوگیری کنند و به این دنیای اجازه ریاست بر وجود و محتوای انسان را ندهد و در مقابل آن باید ایستاد،هر چند ما منکر ایفای نقش انسان در این دنیای سیاست و قدرت نیستیم ولی حرف ما اینست که دنیای سیاست و قدرت باید وسیله ای باشد که این انسان بتوانند به جامعه و مردم خدمت کنند نه اینکه بر نفس انسانی او غلبه کنند. متاسفانه در جامعه ما غلبه این ارباب بر وجود مدیران و مسئولان ما نمود عینی پیدا کرده است و هر چه بیشتر در آن باقی می مانند مسلما بیشتر نوکری و اسیر بودن را احساس خواهند کرد و در این شرایط چنین افرادی از خودشان احساس بیگانگی می کنند و همچنین احساس خواهند کرد که خودشان را گم کرده اند و چاره و راه حل آن را در خدمت بیشتر به این ارباب می دانند. این مقدمه بدین جهت اشاره کردیم تا برای خوانندگان مشخص شود که انسان در هر پست و جایگاه اجتماعی و سیاسی قرار دارد نباید از "خود واقعی" خودشان را فراموش کنند و نمونه آشکار این "خود واقعی" احساس مسئولیت و داشتن محتوای انسانی و فطرت انسانیت است که به او اجازه نمی دهد که برای رسیدن به هدف مورد نظر خودش از هر نوع وسیله از جمله دروغ،فریب و غیره استفاده کنند.
اما بعد از این مقدمه باید به مدیران و مسئولان کشوری و استانی نگاه کنیم تا برای ما مشخص شود که این عزیزان چقدر در این دنیای سیاست و قدرت اسیر و نوکر هستند. ما فعلا به مدیران کشور کار نداریم بلکه به سراغ مدیران استانی خواهیم رفت و نمونه آشکار و بارز آن آقای استاندار استان کردستان است.
ایشان چند شب گذشته در برنامه "چریکه ی شه و" حضور پیدا کردند و مطالبی را بصورت طنز بیان کردند ولی نشانه از نوکر بودن ایشان در دنیای سیاست و قدرت داشت هر چند ما برنامه"چریکه ی شه و" را یک برنامه فریب دهنده می دانیم که متاسفانه باعث گمراهی جامعه شده است و خیلی جالب اشت که ادعا می کنند که باعث شادی مردم شده اند،اگر شادی مردم در گمراهی کردن آنهاست باید قبول کرد که برنامه ها شبکه های خارج از کشور بهتر از "چریکه ی شه و" شادی مردم را فراهم می کنند و نباید به مردم گفت که به شبکه های خارج از کشور یا معاند نگاه نکنند،زیرا هر دو آنها یعنی "چریکه ی شه و" و شبکه های خارج از کشور در گمراهی کردم متاسفانه از یکدیگر سبقت می گیرند و نمونه بارز این سخن ما دعوت کردن از استاندار کردستان است. اما مدیران رسانه استانی شاید به ما بگویند که وظیفه رسانه ملی اینست که عملکرد و اقدامات مدیران اجرایی را به مردم نشان دهند،ما هم این سخن درست را قبول داریم ولی اینکه رسانه ملی جایی برای تبلیغات مدیران اجرایی استان باشد و فرصتی را برای این مدیران فراهم کنند تا با دادن جوایز زمینه را برای تبلیغات سیاسی ایجاد کنند مخالف هستیم.
اقای استاندار در آن برنامه 200 جایزه 500 هزار تومانی را به مردم قول دادند و برای ما سوال است که آقای استاندار این مقدر پول را از کجا آورده است؟اگر ایشان از جیب خودشان خرج می کنند براساس چه قانونی باید یک ستاندار این مقدار درآمد داشته باشد؟و اگر از پول بیت المال خرج می کنند باز چه قانونی به آقای استاندار اجازه داده است تا با پول بیت المال تبلیغات سیاسی انجام دهند؟واقعا خیلی جالب است که این آقایان برای فریب دادن مردم می گویند"فقط به عشق مردم،فقط برای شادی مردم ما این جوایز را می دهیم". چرا شماها دروغ می گوید؟صداقت داشته باشید و بگوید برای برنامه های سیاسی این جوایز را می دهیم نه بخاطر شادی.
شادی مردم زمانی تحقق پیدا خواهد کرد که پدر خانواده برای کسب درآمد مجبور به جمع آوری زباله نشود،شادی مردم زمانی تحقق پیدا خواهد کرد که مردم بتوانند با پول توی جیب خودشان قدرت خرید داشته باشند نه اینکه شب ها برنامه فریب دهنده "چریکه ی شه و" را نگاه کنند. شادی مردم در زندگی بهتر آنهاست نه در فریب دادن آنها.
ما شادی و خوشحالی مردم را قبول داریم و برای آن تلاش وکوشش خواهیم کرد ولی هیچ وقت برای دنیای سیاست و قدرت مردم و جامعه را فریب نخواهیم داد،در حالی که شما و تیم استانداری برای این ارباب هر کاری انجام می دهید.
اما نکته بعدی اینست که حق و باطل بودن یک واقعیت انسانی و بشری است و نمیتواند آن در شرایط زمانی و مکانی قرار داد و اعتقاد ما اینست که در همه زمان ها و مکان ها نبرد حق و باطل همیشه وجود خواهد داشت و امروز ما این نبرد حق و باطل را مشاهده می کنیم که چطور آقای استاندار که جز فرقه باطل هستند ولی با لباس حق در جامعه ظاهر میشود و مردم را فریب می دهند ولی باطل بودن همیشه از بین خواهد رفت و معنی" از بین رفتن" اینست که کسی هرگز نشان و نام او را نخواهد شنید،مثل اینکه او هرگز وجود خارجی نداشته باشد و به همین شکل از بین خواهد رفت.
اگر ما به گذشته نگاه کنیم مسلما درک خواهیم کرد که اسم چه کسانی بر سر زبان ها جاری است و اسم چه کسانی از ذهن ها پاک شده است. امروز کسی سراغ یزید و معاویه را نمی گیرد بلکه به دنبال حضرت علی و امام حسین هستند و خودشان را براساس این دو شخصیت دینی و انسانی ارزیابی می کنند،هر چند یزید و معاویه وجود داشته باشند اما اینها از ابتدای هستی و وجود مستقل نداشتند بلکه بخاطر وجود حضرت علی و امام حسین علیه السلام وجود دارند و امروز در جامعه همه به دنبال صفات این عزیزان هستند و ما عقیده داریم که یزید و معاویه مربوط به زمان و مکان خاصی نیست بلکه اینها همانند سایه در همه زمان و مکان میتوانند شکل بگیرد به شرطی اینکه جبهه حق هم وجود داشته باشند.
امروز هم ما به جبهه حق و باطل ایمان داریم و جبهه حق همان دستورات اسلامی و فطرت انسانی است و در مقابل فرقه باطل همان خوارج زمان هستند که نمود آن بیشتر در دولت تدبیر و امید و مدیران استانی تجلی پیدا خواهد کرد که هر روز به بهانه های مختلف و گوناگون به دنبال فریب دادن مردم هستند. یک روز تحریم های را مقصر اصلی می دانند و روز بعد می گویند "هدف ما خدمت به جامعه است و ما دوست داریم مردم شادی داشته باشند". هیچ کدام از حرف ها درست و صحیح نیست.
حتی ما در سطح بین الملل و جهان افرادی زیادی را میشناسیم که به معنای واقعی کلمه نوکر دنیای سیاست و قدرت بودند و نسبت به دولت تدبیر و امید دارای وضعیت بهتری بودند. به عنوان نمونه صدام حسین یک جنایتکار بود و خیلی از هموطنان ما را متاسفانه شیمیایی کرد که حتی امروز آثار و نتایج بد آن را مشاهده می کنیم ولی صدام حسین با وجود اینکار یک جانی برای عالم بشریت بود ولی انصافا صداقت داشت و حرف و عمل او یکسان بود و تکلیف ما را مشخص می کرد و وقتی می گفت "من با کردها مشکل دارم" واقعا دروغ نمی گفت و ما هم آمادگی لازم و ضروری را پیدا می کردیم،زیرا مطمئن بودیم که صدام حسین اینکار را انجام می داد. امروز جنگ ها منطقه ای به دلیل منافق بودن طرف های دعوا متاسفانه تمام نخواهد شد و هر کدام از آنها ادعا صلح و آرامش دارند و روز بعد به حرف های خودش پشت خواهند کرد و آن را نشان زیرکی و با هوشی می دانند در حالی که این نشان ضعف و ناتوانی طرف های دعواست نه نشانه باهوشی.
اگر به شرایط داخلی کشور هم نگاه کنیم متاسفانه همین طرز نگاه خوارج منشانه وجود دارد و مدیران تدبیر و امید هم همین رفتار را در قبال جامعه دارند و به همین دلیل مشکلات جامعه رفع نخواهد شد و هر روز بیشتر و قدرتمند هم خواهد شد،زیرا این مدیران وفا نکردن به عهد و پیمان را نشان زیرکی و باهوشی می دانند در حالی که اگر آنها باهوش و زیرک هستند چرا صداقت را به مردم نمی گویند؟ انسان اگر زیرک و باهوش باشد نباید از صداقت بودن با مردم بترسد،اما این مدیران متاسفانه انسان ضعیف و ناتوان هستند و دروغ گفتن آنها به مردم این ادعا ما را ثابت خواهد کرد.
اما نکته دیگر اینست که آقای استاندار در این برنامه"چریکه ی شه و" با لبخند و طنز می گوید "صف کشیدن جز بخش های جدا ناپذیر مردم هستند". واقعا جای تعجب دارد که که مدیران ما اینقدر دچار فراموشی شده اند و به این واقعیت ها و ناقص ها مدیریتی خودشان باور ندارند و فقط به دنبال فرار از شرایط و واقعیت ها موجود هستند. این صف کشیدن مردم برای تهیه مواد اولیه نشان از سیاست های اقتصادی دولت سرمایه دار تدبیر و امید است که کشور را به دست سرمایه داران داده است و حتی نظام معیشتی مردم را در گرو رسیدن به خواسته های بین المللی خودش قرار داده است و هیچ اقدام مناسبی را انجام نمی دهند به شرطی اینکه در آغوش آمریکا قرار بگیرد.
اما بخش دیگر سخنان آقای استاندار این بود که "مواد غذایی زیادی در جامعه وجود دارد و مردم نگران نباشند". وجود مواد غذایی فراوان دلیل بر تولید کردن آن نیست بلکه دلیل بر گران بودن آن است. به عبارت دیگر اگر مواد غذایی در جامعه فراوان باشند بخاطر تولید نیست بلکه بخاطر افزایش قیمت آنها و عدم قدرت خرید مردم است که این مواد غذایی را بصورت فراوان در جامعه نمایان می کند،نباید فراوانی مواد غذایی را جز اقدامات مثبت دولت در نظر گرفت.
حتی یکی از دلایل گران کردن اجناس و مواد غذایی برای کمبود است،یعنی دولت به دلیل سیاست ها غلط اقتصادی و همچنین ناتوانی دولت ها در تولید مواد غذایی اولیه مجبور هستند که قیمت های این مواد غذایی را افزایش دهند و در اینجا کسانی که درآمد و شرایط اقتصادی مناسبی داشته باشند میتوانند این مواد غذایی را تهیه کنند و این افراد در جامعه در اقلیت هستند و در مقابل بیشتر اقشار جامعه متاسفانه به دلیل عدم درآمد مناسب توانایی خرید مواد عذایی را ندارند و در نتیجه ما فراوانی مواد غذایی را مشاهده می کنیم.
این مطالب نشان می دهند که آقای استاندار و دولت تدبیر و امید قبل از اینکه به مردم خدمت کنند متاسفانه نوکر دنیای سیاست هستند و اینقدر دروغ گفتند که حتی خودشان این دروغ ها را باور دارند و این خیلی جالب است که انسان خودش یک دروغ را بگوید و بعدش اینقدر دروغ بگوید که هیچ کس باور نمی کنند ولی خودشان از صمیم قلب به دروغ ها خودشان ایمان دارند و این بدترین وضعیت و از خودبیگانگی و دوری از "خود واقعی" برای انسان است. در این حالت این انسان فقط یک موجود زنده است بدون اینکه این نکته را درک کند که خودشان کجا قرار دارد.
امیدواریم که آقای استاندار در سال جدید از نوکر بودن و خدمت کردن به دنیای سیاست توبه کنند و همانند شخصیت های برجسته از جمله شهید استاد شیخ الاسلام به مردم خدمت کند،هر چند استاد شیخ الاسلام نماینده مردم در مجلس خبرگان بود ولی قبل از هر چیزی یک شهروند کرُد و اهل تسنن بود که برای ایشان خدمت به مردم از هر چیزی با ارزش تر بود و دنیای سیاست هیچ وقت نتوانست چنین شخصیتی را اسیر و زندانی کند.
مختار سلیمانی
اما از طرف دیگر انسان به دلیل داشتن کرامت و شرافت و همچنین اشراف مخلوقات بودن باید از اسیر بودن در دنیای سیاست و قدرت جلوگیری کنند و به این دنیای اجازه ریاست بر وجود و محتوای انسان را ندهد و در مقابل آن باید ایستاد،هر چند ما منکر ایفای نقش انسان در این دنیای سیاست و قدرت نیستیم ولی حرف ما اینست که دنیای سیاست و قدرت باید وسیله ای باشد که این انسان بتوانند به جامعه و مردم خدمت کنند نه اینکه بر نفس انسانی او غلبه کنند. متاسفانه در جامعه ما غلبه این ارباب بر وجود مدیران و مسئولان ما نمود عینی پیدا کرده است و هر چه بیشتر در آن باقی می مانند مسلما بیشتر نوکری و اسیر بودن را احساس خواهند کرد و در این شرایط چنین افرادی از خودشان احساس بیگانگی می کنند و همچنین احساس خواهند کرد که خودشان را گم کرده اند و چاره و راه حل آن را در خدمت بیشتر به این ارباب می دانند. این مقدمه بدین جهت اشاره کردیم تا برای خوانندگان مشخص شود که انسان در هر پست و جایگاه اجتماعی و سیاسی قرار دارد نباید از "خود واقعی" خودشان را فراموش کنند و نمونه آشکار این "خود واقعی" احساس مسئولیت و داشتن محتوای انسانی و فطرت انسانیت است که به او اجازه نمی دهد که برای رسیدن به هدف مورد نظر خودش از هر نوع وسیله از جمله دروغ،فریب و غیره استفاده کنند.
اما بعد از این مقدمه باید به مدیران و مسئولان کشوری و استانی نگاه کنیم تا برای ما مشخص شود که این عزیزان چقدر در این دنیای سیاست و قدرت اسیر و نوکر هستند. ما فعلا به مدیران کشور کار نداریم بلکه به سراغ مدیران استانی خواهیم رفت و نمونه آشکار و بارز آن آقای استاندار استان کردستان است.
ایشان چند شب گذشته در برنامه "چریکه ی شه و" حضور پیدا کردند و مطالبی را بصورت طنز بیان کردند ولی نشانه از نوکر بودن ایشان در دنیای سیاست و قدرت داشت هر چند ما برنامه"چریکه ی شه و" را یک برنامه فریب دهنده می دانیم که متاسفانه باعث گمراهی جامعه شده است و خیلی جالب اشت که ادعا می کنند که باعث شادی مردم شده اند،اگر شادی مردم در گمراهی کردن آنهاست باید قبول کرد که برنامه ها شبکه های خارج از کشور بهتر از "چریکه ی شه و" شادی مردم را فراهم می کنند و نباید به مردم گفت که به شبکه های خارج از کشور یا معاند نگاه نکنند،زیرا هر دو آنها یعنی "چریکه ی شه و" و شبکه های خارج از کشور در گمراهی کردم متاسفانه از یکدیگر سبقت می گیرند و نمونه بارز این سخن ما دعوت کردن از استاندار کردستان است. اما مدیران رسانه استانی شاید به ما بگویند که وظیفه رسانه ملی اینست که عملکرد و اقدامات مدیران اجرایی را به مردم نشان دهند،ما هم این سخن درست را قبول داریم ولی اینکه رسانه ملی جایی برای تبلیغات مدیران اجرایی استان باشد و فرصتی را برای این مدیران فراهم کنند تا با دادن جوایز زمینه را برای تبلیغات سیاسی ایجاد کنند مخالف هستیم.
اقای استاندار در آن برنامه 200 جایزه 500 هزار تومانی را به مردم قول دادند و برای ما سوال است که آقای استاندار این مقدر پول را از کجا آورده است؟اگر ایشان از جیب خودشان خرج می کنند براساس چه قانونی باید یک ستاندار این مقدار درآمد داشته باشد؟و اگر از پول بیت المال خرج می کنند باز چه قانونی به آقای استاندار اجازه داده است تا با پول بیت المال تبلیغات سیاسی انجام دهند؟واقعا خیلی جالب است که این آقایان برای فریب دادن مردم می گویند"فقط به عشق مردم،فقط برای شادی مردم ما این جوایز را می دهیم". چرا شماها دروغ می گوید؟صداقت داشته باشید و بگوید برای برنامه های سیاسی این جوایز را می دهیم نه بخاطر شادی.
شادی مردم زمانی تحقق پیدا خواهد کرد که پدر خانواده برای کسب درآمد مجبور به جمع آوری زباله نشود،شادی مردم زمانی تحقق پیدا خواهد کرد که مردم بتوانند با پول توی جیب خودشان قدرت خرید داشته باشند نه اینکه شب ها برنامه فریب دهنده "چریکه ی شه و" را نگاه کنند. شادی مردم در زندگی بهتر آنهاست نه در فریب دادن آنها.
ما شادی و خوشحالی مردم را قبول داریم و برای آن تلاش وکوشش خواهیم کرد ولی هیچ وقت برای دنیای سیاست و قدرت مردم و جامعه را فریب نخواهیم داد،در حالی که شما و تیم استانداری برای این ارباب هر کاری انجام می دهید.
اما نکته بعدی اینست که حق و باطل بودن یک واقعیت انسانی و بشری است و نمیتواند آن در شرایط زمانی و مکانی قرار داد و اعتقاد ما اینست که در همه زمان ها و مکان ها نبرد حق و باطل همیشه وجود خواهد داشت و امروز ما این نبرد حق و باطل را مشاهده می کنیم که چطور آقای استاندار که جز فرقه باطل هستند ولی با لباس حق در جامعه ظاهر میشود و مردم را فریب می دهند ولی باطل بودن همیشه از بین خواهد رفت و معنی" از بین رفتن" اینست که کسی هرگز نشان و نام او را نخواهد شنید،مثل اینکه او هرگز وجود خارجی نداشته باشد و به همین شکل از بین خواهد رفت.
اگر ما به گذشته نگاه کنیم مسلما درک خواهیم کرد که اسم چه کسانی بر سر زبان ها جاری است و اسم چه کسانی از ذهن ها پاک شده است. امروز کسی سراغ یزید و معاویه را نمی گیرد بلکه به دنبال حضرت علی و امام حسین هستند و خودشان را براساس این دو شخصیت دینی و انسانی ارزیابی می کنند،هر چند یزید و معاویه وجود داشته باشند اما اینها از ابتدای هستی و وجود مستقل نداشتند بلکه بخاطر وجود حضرت علی و امام حسین علیه السلام وجود دارند و امروز در جامعه همه به دنبال صفات این عزیزان هستند و ما عقیده داریم که یزید و معاویه مربوط به زمان و مکان خاصی نیست بلکه اینها همانند سایه در همه زمان و مکان میتوانند شکل بگیرد به شرطی اینکه جبهه حق هم وجود داشته باشند.
امروز هم ما به جبهه حق و باطل ایمان داریم و جبهه حق همان دستورات اسلامی و فطرت انسانی است و در مقابل فرقه باطل همان خوارج زمان هستند که نمود آن بیشتر در دولت تدبیر و امید و مدیران استانی تجلی پیدا خواهد کرد که هر روز به بهانه های مختلف و گوناگون به دنبال فریب دادن مردم هستند. یک روز تحریم های را مقصر اصلی می دانند و روز بعد می گویند "هدف ما خدمت به جامعه است و ما دوست داریم مردم شادی داشته باشند". هیچ کدام از حرف ها درست و صحیح نیست.
حتی ما در سطح بین الملل و جهان افرادی زیادی را میشناسیم که به معنای واقعی کلمه نوکر دنیای سیاست و قدرت بودند و نسبت به دولت تدبیر و امید دارای وضعیت بهتری بودند. به عنوان نمونه صدام حسین یک جنایتکار بود و خیلی از هموطنان ما را متاسفانه شیمیایی کرد که حتی امروز آثار و نتایج بد آن را مشاهده می کنیم ولی صدام حسین با وجود اینکار یک جانی برای عالم بشریت بود ولی انصافا صداقت داشت و حرف و عمل او یکسان بود و تکلیف ما را مشخص می کرد و وقتی می گفت "من با کردها مشکل دارم" واقعا دروغ نمی گفت و ما هم آمادگی لازم و ضروری را پیدا می کردیم،زیرا مطمئن بودیم که صدام حسین اینکار را انجام می داد. امروز جنگ ها منطقه ای به دلیل منافق بودن طرف های دعوا متاسفانه تمام نخواهد شد و هر کدام از آنها ادعا صلح و آرامش دارند و روز بعد به حرف های خودش پشت خواهند کرد و آن را نشان زیرکی و با هوشی می دانند در حالی که این نشان ضعف و ناتوانی طرف های دعواست نه نشانه باهوشی.
اگر به شرایط داخلی کشور هم نگاه کنیم متاسفانه همین طرز نگاه خوارج منشانه وجود دارد و مدیران تدبیر و امید هم همین رفتار را در قبال جامعه دارند و به همین دلیل مشکلات جامعه رفع نخواهد شد و هر روز بیشتر و قدرتمند هم خواهد شد،زیرا این مدیران وفا نکردن به عهد و پیمان را نشان زیرکی و باهوشی می دانند در حالی که اگر آنها باهوش و زیرک هستند چرا صداقت را به مردم نمی گویند؟ انسان اگر زیرک و باهوش باشد نباید از صداقت بودن با مردم بترسد،اما این مدیران متاسفانه انسان ضعیف و ناتوان هستند و دروغ گفتن آنها به مردم این ادعا ما را ثابت خواهد کرد.
اما نکته دیگر اینست که آقای استاندار در این برنامه"چریکه ی شه و" با لبخند و طنز می گوید "صف کشیدن جز بخش های جدا ناپذیر مردم هستند". واقعا جای تعجب دارد که که مدیران ما اینقدر دچار فراموشی شده اند و به این واقعیت ها و ناقص ها مدیریتی خودشان باور ندارند و فقط به دنبال فرار از شرایط و واقعیت ها موجود هستند. این صف کشیدن مردم برای تهیه مواد اولیه نشان از سیاست های اقتصادی دولت سرمایه دار تدبیر و امید است که کشور را به دست سرمایه داران داده است و حتی نظام معیشتی مردم را در گرو رسیدن به خواسته های بین المللی خودش قرار داده است و هیچ اقدام مناسبی را انجام نمی دهند به شرطی اینکه در آغوش آمریکا قرار بگیرد.
اما بخش دیگر سخنان آقای استاندار این بود که "مواد غذایی زیادی در جامعه وجود دارد و مردم نگران نباشند". وجود مواد غذایی فراوان دلیل بر تولید کردن آن نیست بلکه دلیل بر گران بودن آن است. به عبارت دیگر اگر مواد غذایی در جامعه فراوان باشند بخاطر تولید نیست بلکه بخاطر افزایش قیمت آنها و عدم قدرت خرید مردم است که این مواد غذایی را بصورت فراوان در جامعه نمایان می کند،نباید فراوانی مواد غذایی را جز اقدامات مثبت دولت در نظر گرفت.
حتی یکی از دلایل گران کردن اجناس و مواد غذایی برای کمبود است،یعنی دولت به دلیل سیاست ها غلط اقتصادی و همچنین ناتوانی دولت ها در تولید مواد غذایی اولیه مجبور هستند که قیمت های این مواد غذایی را افزایش دهند و در اینجا کسانی که درآمد و شرایط اقتصادی مناسبی داشته باشند میتوانند این مواد غذایی را تهیه کنند و این افراد در جامعه در اقلیت هستند و در مقابل بیشتر اقشار جامعه متاسفانه به دلیل عدم درآمد مناسب توانایی خرید مواد عذایی را ندارند و در نتیجه ما فراوانی مواد غذایی را مشاهده می کنیم.
این مطالب نشان می دهند که آقای استاندار و دولت تدبیر و امید قبل از اینکه به مردم خدمت کنند متاسفانه نوکر دنیای سیاست هستند و اینقدر دروغ گفتند که حتی خودشان این دروغ ها را باور دارند و این خیلی جالب است که انسان خودش یک دروغ را بگوید و بعدش اینقدر دروغ بگوید که هیچ کس باور نمی کنند ولی خودشان از صمیم قلب به دروغ ها خودشان ایمان دارند و این بدترین وضعیت و از خودبیگانگی و دوری از "خود واقعی" برای انسان است. در این حالت این انسان فقط یک موجود زنده است بدون اینکه این نکته را درک کند که خودشان کجا قرار دارد.
امیدواریم که آقای استاندار در سال جدید از نوکر بودن و خدمت کردن به دنیای سیاست توبه کنند و همانند شخصیت های برجسته از جمله شهید استاد شیخ الاسلام به مردم خدمت کند،هر چند استاد شیخ الاسلام نماینده مردم در مجلس خبرگان بود ولی قبل از هر چیزی یک شهروند کرُد و اهل تسنن بود که برای ایشان خدمت به مردم از هر چیزی با ارزش تر بود و دنیای سیاست هیچ وقت نتوانست چنین شخصیتی را اسیر و زندانی کند.
مختار سلیمانی
منبع: تابناک