به گزارش تابناک کرمان، تنگل راور هستم، در منطقهی کوهستانی و مشرف به شهر راور واقع شدهام، صدای خشکسالی، کمبود آب و کویری بودن را به لحظه شنیده و میشنوم. از شما تمنا دارم که به مسائلی که در درون من هست توجه کنید و قضاوت نمایید که چقدر میتوانم برای تأمین آب شهر مؤثر باشم, درحالیکه چه طرحهایی در من پیاده نمودهاند: بهجرأت قضاوت خودم این است که در این دنیای پیشرفته فردی یا گروه مهندسی که بهطور کامل از ابتدای دره شروع کنند و تمامی بخشهای دره، طول، ارتفاعات، برآورد میانگین بارندگی و یا برف، میزان آب پایه و جریانات سیلابی را داشته باشند, تاکنون به خود ندیدهام. یکدفعه متوجه شدم که قصد دارند در ابتدای درهام بندی انحرافی بتنی احداث نمایند، شروع کردند و بهسرعت کار کردند و بند انحرافی بتنی را اجرا نمودند. هدف از ساختن این بند مهار کلیه زه آبهای بستر رودخانهام و یا مجموعه زه آبهایی که ناشی از ذوب تدریجی یخچالها و برفچالهای مناطق کوهستانیام بود، خبر خیلی گوارا و دلنشینی بود که با مهار زه آبها، آب بیشتری را به شهر راور منتقل نموده و اهالی را شاد مینمایند. درست یکسال بعد از ساختن بند انحرافی همان زه آبها زیر بندبتنی را شسته و خالی نمودند تا جایی که همهی بتنهادرهمشکسته، سیلابهای پرقدرتم امان ندادند و تکههای بتن شکسته شده را تا حوالی راور منتقل نمودند. وبهاینترتیب طومار این طرح پر سروصدا درهمپیچیده شد. کار به همینجا خاتمه نیافت دقیقاً بو برده بودند که در این مکان دور افتاده هر که هرچقدر خرابکاری کند کاری به کارشان ندارند. مجدداً طرح خاکریزی چند کیلومتری که مسیر سیلابها را تغییر دهند شروع کردند و تا داشتند و توانستند پول بگیرند خرجش کردند. این طرح در شرایطی برنامهریزی و اجرا شده که پرتوان و متخصصترین کارشناسان در آن هیچگونه خاصیتی نمیبینند. باز هم قصه به اینجا تمام نشده طرحبندی عمود به جهت جریانات سیلابم و در مجاورت مسیر انتقال آب در ساحل سمت راستم آغاز گردید و تمام شد، بدون اینکه خاصیتی داشته باشد.
شدت درک و فهم به ناتوانی و بیبرنامگی افرادی که ادعای مهندسی دارند، و با هر خرابکاری از رو هم نمیروند روزبهروز بیشتر و بیشتر شد، و آمادگی کامل پیدا کردم تا شاهد خرابکاریهای بعدی هم باشم که محقق گردید.
امروزه در خودم میبینم که از سرجمع تمامی طرحهای بهاصطلاح مهندسی که درمنطقهام انجام دادهاند، قضاوت نمایم که هیچگونه سنخیتی بین طرحهای تأمین آب و مشکلات و معضلات خشکسالی در این استان کویری که رنج کمآبی را دارد وجود ندارد. بهعبارتدیگر هیچگونه شناختی از پدیده خشکسالی در این استان وجود ندارد. آیا اگر شناخت بود برای مقابله با مسئله کمبود آب بر روی من این طرحهای آشفته و غلط را که مایه تمسخر میباشند اجرا میکردند؟ کسانی که مبتکر و مجری این طرحها بودند، میدیدند که برای روان شدن بهتر و بیشتر آب هر روز افراد محلی بهنوبت کنار تپه خاک رس میایستند, و با بیل خاکهای رس را به آب اضافه میکنند, تا شاید کمی بیشتر آب جریان یابد و کمتر نفوذ کند، محلیها این روش کار را تیلن یا تیلنگ مینامند. آنها اینقدر بیرحم بودند که به این پدیده هم توجه نکردند و به رحم نیامدند که طرحهای بهتر ونظارتشدهای را اجرا نمانید.
در اینجا تقاضا دارم که کمتر حرف خشک و خشکسالی بزنید برنامهریزی نموده و خرابکاریها را اصلاح نمایید. به من برمیخورد حالا که به هر دلیل قادر به بهرهبرداری از منابع آبی غنی امثال من نیستید، همهاش داد خشکسالی را نزنید.
انتهای پیام/حسن اشرفگنجویی