در ادامه یادداشت‌های امام حسین هستیم و مسئله توسل به غیر خداوند را مورد بررسی قرار دادیم و این یادداشت حاضر در مورد درس‌ها امام حسین برای انسانیت و بشریت جهان است و ما سعی و تلاش خواهیم کرد که به چند درس مهم از امام حسین را مورد بررسی قرار دهیم.
به گزارش تابناک کردستان، ما در یادداشت گذشته در خصوص امر به معروف و نهی از منکر امام حسین مطالبی را بیان کردیم که برای آشنایی انسان با مسئله امر به معروف و نهی از منکر در مرحله اول لازم و ضروری است که انسان جایگاه خودش را در نظام هستی بشناسد و از گوهر و ذات درونی خودش بی خبر باشد و محتوا و ماهیت انسانیت را بدون در نظر گرفتن شرایط و محیط اجتماعی و سیاسی جز فطرت انسان‌ها قبول کنند.
اگر انسان به این مرحله برسد مسلما نگاه و بینش خودش نسبت به پیرامون یک نگاه انسانی و الهی خواهد شد، امروز یکی از مسائل مهم نظام اجتماعی، مسئله مسئولیت در قبال یکدیگر است که همه جریان‌ها سیاسی این مسئله را قبول کرده اند و در تلاش و کوشش هستند که این گونه مسائل که متاسفانه در جهان جدید دستخوش تحولات سیاسی و انسان شناسانه شده است در جامعه تقویت کنند.
اما آنچه این جریان‌ها سیاسی به آن توجه نمی‌کنند مسئله انسان است، متاسفانه امروز جریان‌ها سیاسی اعم جریان‌ها قومی، نژادی و فکری انسان را به چندین قسمت تقسیم کرده اند و هر کدام از آن‌ها به فکر قسمت مورد نظر خودشان هستند.
به عنوان نمونه مسائل قومی امروز جامعه باعث تفاوت بین انسان‌ها شده است و هر قوم خودش را برتر از دیگر اقوام می‌دانند و در تلاش و کوشش هستند که منافع خودشان را تامین کنند و اسم آن را دفاع از انسان‌ها گذاشتند. ما منکر این گونه تقسیم بندی‌ها نیستیم و هر قوم برای خودش قابل احترام و محترم است و باید منافع آن‌ها برای زندگی در این عصر مدرن تامین شود، اما و هزاران، اما دیگر اینست که هیچ قوم و یا نژادی حق دارند که از انسانیت سوءاستفاده کنند و به نام دفاع از انسانیت به فکر منافع خودشان باشند، آن‌ها میتوان دنبال منافع قومی و یا نژادی خودشان باشند، اما نمیتوان به نام انسانیت اینکار را انجام دهد و دلیل آن اینست که انسانیت قابل تقسیم بندی نیست.
در کنار تقسیم بندی قومی ما امروز شاهد تقسیم بندی نژادی و فکری هم هستیم که متاسفانه آن‌ها هم همانند تقسیم بندی قومی خودشان را برتر از دیگران می‌دانند و در نهایت تاسف این حق را برای خودشان قائل میشوند که میتوانند به دیگر اقوام و نژاد‌ها دیگر نه تنها توهین کنند بلکه آن‌ها را مورد تجاوز قرار هند و حقوق آن‌ها پایمال کنند، هیچ کدام از آن‌ها نمیتوان ادعای انسانیت داشته باشد و نسبت به دیگر انسان احساس مسئولیت کنند؛ چرا که آن‌ها هنوز در فکر تامین منافع قومی و نژادی هستند در حالی که انسانیت بزرگتر از این اقوام و نژاد‌ها است.
آنچه در این تقسیم بندی وجود دارد یک تصویر خوب و صادق و مهربان است که هر جریان سیاسی، قومی برای خودشان در جامعه ترسیم می‌کنند و در مقابل یک تصویر خشن و جنایتکار را از دیگران در اذهان جامعه خلق خواهند کرد، در حالی اگر برای آن‌ها انسانیت مهم باشد و درک و شناخت از انسانیت را بصورت کامل داشته باشند مسلما قبول خواهند کرد که انسان هم دارای سرشت خوب و مهربان است و دارای جنبه‌های منفی، و دلیلی وجود ندارد که ما خودمان را از لحاظ جنبه‌ها مثبت و خوب بر دیگران احساس برتری کنیم بلکه همان قدر در ما جنبه‌ها مثبت وجود دارد به همان اندازه جنبه منفی هم میتواند وجود داشته باشد.
اما دین اسلام برعکس این جریان‌ها سیاسی انسان‌ها را از لحاظ درونی برابر می‌دانند به این صورت که همه انسان دارای گوهر انسانیت و خود واقعی است و از طرف دیگر به انسان‌ها بصورت تک بعُدی نگاه نمی‌کنند و فقط به جنبه‌ها مثبت و خوب اکتفا نخواهد کرد بلکه از جنبه منفی هم اشاره می‌کنند و باور دارد که انسان هر دو بعُد را دارد، اما گوهر و ماهیت انسان را همان جنبه مثبت می‌دانند و که انسان باید تلاش و کوشش کند که به آن گوهر واقعی وجود خودش دست پیدا کند و اگر انسان به آن گوهر انسانیت حرکت کرد مسلما نسبت به دیگر انسان‌ها برتری دارد.
این برتری از نوع قومیت و نژاد و همچنین جریان‌ها سیاسی نیست بلکه این برتری نشانه از درک انسان از گوهر واقعی وجود خودش است و نمیتوان این برتری را نشانه نابرابری بین انسان‌ها دانست، از طرف دیگر رسیدن به این نوع برتری در همه انسان‌ها وجود داردند و این برتری شکل مادی ندارد و نمیتوان در جامعه شکاف طبقاتی ایجاد کند.
این را به عنوان مقدمه اشاره کردیم تا روشن شود که انسانیت و احساس مسئولیت از جریان‌ها سیاسی و تقسیم بندی انسان با عناوین مختلف ایجاد نمیشود بلکه باید به دین اسلام برگردیم تا بتوانیم انسانیت را در وجود خودمان پیدا کنیم.
امام حسین اگر در برابر یزید ایستادگی کرد و به درجه رفیع شهادت دست پیدا کرد نه بخاطر مسائل قومی و نژادی بود بلکه بخاطر اعتقاد به گوهر انسانیت و احساس تکلیف و مسئولیت در برابر بشریت بود و گرنه اگر امام حسین برای منافع قومی و نژادی شهید میشد امروز بر سر زبان‌ها جاری نبود و همانند شهدا قومیت‌ها ونژاد‌ها مختلف در محدود جغرافیایی خاص ملت یا نژاد محدود میشود و نمیتوانست شخصیت جهانی را پیدا کنند، هر چند امام حسین برای نام و شهرت با یزید مبارزه نکرد و برای ایشان همان هدف انسانیت و دفاع از گوهر وجود انسانیت مهم بود.
امروز اگر به جامعه خودمان نگاه کنیم در همین چند روز گذشته در دانشگاه کردستان عناوین کرُدی را سر در‌های دانشکده‌ها پاک کردند و همه جریان‌ها سیاسی و کرُدی نسبت به این اتقاق واکنش نشان دادند و همچنین در کنار این اتقاق بعضی از مداحان یزیدی صفت و منافق به اهل تسنن توهین کردند و همین جریان‌ها سیاسی در برابر این توهین‌ها فقط سکوت اختیار کردند و دلیل آن اینست که هنوز این جریان‌ها سیاسی مسئله انسانیت و دفاع از یکدیگر انسان برای آن‌ها مهم نیست و اگر امروز نسبت به این اتقاقا دانشگاه کردستان واکنش نشان می‌دهد نه بخاطر گوهر انسانیت بلکه بخاطر منافع قومیت‌ها است و گرنه اگر برای آن‌ها منافع انسانیت و دفاع از انسان مهم بود بلکه در برابر توهین‌ها مداحان یزیدی صفت واکنش نشان می‌دادند. ما حذف عناوین کرُدی را از دانشگاه کردستان کار اشتباه و نادرست می‌دانیم و باید با چنین افرادی برخورد قانونی کرد و از طرف دیگر برای ما آنچه مهم است دفاع از انسانیت و مسئولیت در قبال جامعه بشری در سراسر نظام هستی است.
مختار سلیمانی
اگر انسان به این مرحله برسد مسلما نگاه و بینش خودش نسبت به پیرامون یک نگاه انسانی و الهی خواهد شد، امروز یکی از مسائل مهم نظام اجتماعی، مسئله مسئولیت در قبال یکدیگر است که همه جریان‌ها سیاسی این مسئله را قبول کرده اند و در تلاش و کوشش هستند که این گونه مسائل که متاسفانه در جهان جدید دستخوش تحولات سیاسی و انسان شناسانه شده است در جامعه تقویت کنند.
اما آنچه این جریان‌ها سیاسی به آن توجه نمی‌کنند مسئله انسان است، متاسفانه امروز جریان‌ها سیاسی اعم جریان‌ها قومی، نژادی و فکری انسان را به چندین قسمت تقسیم کرده اند و هر کدام از آن‌ها به فکر قسمت مورد نظر خودشان هستند.
به عنوان نمونه مسائل قومی امروز جامعه باعث تفاوت بین انسان‌ها شده است و هر قوم خودش را برتر از دیگر اقوام می‌دانند و در تلاش و کوشش هستند که منافع خودشان را تامین کنند و اسم آن را دفاع از انسان‌ها گذاشتند. ما منکر این گونه تقسیم بندی‌ها نیستیم و هر قوم برای خودش قابل احترام و محترم است و باید منافع آن‌ها برای زندگی در این عصر مدرن تامین شود، اما و هزاران، اما دیگر اینست که هیچ قوم و یا نژادی حق دارند که از انسانیت سوءاستفاده کنند و به نام دفاع از انسانیت به فکر منافع خودشان باشند، آن‌ها میتوان دنبال منافع قومی و یا نژادی خودشان باشند، اما نمیتوان به نام انسانیت اینکار را انجام دهد و دلیل آن اینست که انسانیت قابل تقسیم بندی نیست.
در کنار تقسیم بندی قومی ما امروز شاهد تقسیم بندی نژادی و فکری هم هستیم که متاسفانه آن‌ها هم همانند تقسیم بندی قومی خودشان را برتر از دیگران می‌دانند و در نهایت تاسف این حق را برای خودشان قائل میشوند که میتوانند به دیگر اقوام و نژاد‌ها دیگر نه تنها توهین کنند بلکه آن‌ها را مورد تجاوز قرار هند و حقوق آن‌ها پایمال کنند، هیچ کدام از آن‌ها نمیتوان ادعای انسانیت داشته باشد و نسبت به دیگر انسان احساس مسئولیت کنند؛ چرا که آن‌ها هنوز در فکر تامین منافع قومی و نژادی هستند در حالی که انسانیت بزرگتر از این اقوام و نژاد‌ها است.
آنچه در این تقسیم بندی وجود دارد یک تصویر خوب و صادق و مهربان است که هر جریان سیاسی، قومی برای خودشان در جامعه ترسیم می‌کنند و در مقابل یک تصویر خشن و جنایتکار را از دیگران در اذهان جامعه خلق خواهند کرد، در حالی اگر برای آن‌ها انسانیت مهم باشد و درک و شناخت از انسانیت را بصورت کامل داشته باشند مسلما قبول خواهند کرد که انسان هم دارای سرشت خوب و مهربان است و دارای جنبه‌های منفی، و دلیلی وجود ندارد که ما خودمان را از لحاظ جنبه‌ها مثبت و خوب بر دیگران احساس برتری کنیم بلکه همان قدر در ما جنبه‌ها مثبت وجود دارد به همان اندازه جنبه منفی هم میتواند وجود داشته باشد.
اما دین اسلام برعکس این جریان‌ها سیاسی انسان‌ها را از لحاظ درونی برابر می‌دانند به این صورت که همه انسان دارای گوهر انسانیت و خود واقعی است و از طرف دیگر به انسان‌ها بصورت تک بعُدی نگاه نمی‌کنند و فقط به جنبه‌ها مثبت و خوب اکتفا نخواهد کرد بلکه از جنبه منفی هم اشاره می‌کنند و باور دارد که انسان هر دو بعُد را دارد، اما گوهر و ماهیت انسان را همان جنبه مثبت می‌دانند و که انسان باید تلاش و کوشش کند که به آن گوهر واقعی وجود خودش دست پیدا کند و اگر انسان به آن گوهر انسانیت حرکت کرد مسلما نسبت به دیگر انسان‌ها برتری دارد.
این برتری از نوع قومیت و نژاد و همچنین جریان‌ها سیاسی نیست بلکه این برتری نشانه از درک انسان از گوهر واقعی وجود خودش است و نمیتوان این برتری را نشانه نابرابری بین انسان‌ها دانست، از طرف دیگر رسیدن به این نوع برتری در همه انسان‌ها وجود داردند و این برتری شکل مادی ندارد و نمیتوان در جامعه شکاف طبقاتی ایجاد کند.
این را به عنوان مقدمه اشاره کردیم تا روشن شود که انسانیت و احساس مسئولیت از جریان‌ها سیاسی و تقسیم بندی انسان با عناوین مختلف ایجاد نمیشود بلکه باید به دین اسلام برگردیم تا بتوانیم انسانیت را در وجود خودمان پیدا کنیم.
امام حسین اگر در برابر یزید ایستادگی کرد و به درجه رفیع شهادت دست پیدا کرد نه بخاطر مسائل قومی و نژادی بود بلکه بخاطر اعتقاد به گوهر انسانیت و احساس تکلیف و مسئولیت در برابر بشریت بود و گرنه اگر امام حسین برای منافع قومی و نژادی شهید میشد امروز بر سر زبان‌ها جاری نبود و همانند شهدا قومیت‌ها ونژاد‌ها مختلف در محدود جغرافیایی خاص ملت یا نژاد محدود میشود و نمیتوانست شخصیت جهانی را پیدا کنند، هر چند امام حسین برای نام و شهرت با یزید مبارزه نکرد و برای ایشان همان هدف انسانیت و دفاع از گوهر وجود انسانیت مهم بود.
امروز اگر به جامعه خودمان نگاه کنیم در همین چند روز گذشته در دانشگاه کردستان عناوین کرُدی را سر در‌های دانشکده‌ها پاک کردند و همه جریان‌ها سیاسی و کرُدی نسبت به این اتقاق واکنش نشان دادند و همچنین در کنار این اتقاق بعضی از مداحان یزیدی صفت و منافق به اهل تسنن توهین کردند و همین جریان‌ها سیاسی در برابر این توهین‌ها فقط سکوت اختیار کردند و دلیل آن اینست که هنوز این جریان‌ها سیاسی مسئله انسانیت و دفاع از یکدیگر انسان برای آن‌ها مهم نیست و اگر امروز نسبت به این اتقاقا دانشگاه کردستان واکنش نشان می‌دهد نه بخاطر گوهر انسانیت بلکه بخاطر منافع قومیت‌ها است و گرنه اگر برای آن‌ها منافع انسانیت و دفاع از انسان مهم بود بلکه در برابر توهین‌ها مداحان یزیدی صفت واکنش نشان می‌دادند. ما حذف عناوین کرُدی را از دانشگاه کردستان کار اشتباه و نادرست می‌دانیم و باید با چنین افرادی برخورد قانونی کرد و از طرف دیگر برای ما آنچه مهم است دفاع از انسانیت و مسئولیت در قبال جامعه بشری در سراسر نظام هستی است.
مختار سلیمانی
منبع: تابناک