به بهانه وعده بازسازی آرامگاه شاعر بلندآوازه کردستان
کد خبر: ۴۰۷۳۲۷
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۰:۱۱ 15 April 2017

«ملا محمدسلیمان» متخلص به «صیدی هورامی» از شاعران بلندآوازه کردستان است، غیر از چند شعر عارفانه و توصیف طبیعت بقیه اشعار وی عاشقانه بوده و نمی‌توان برداشت دیگری از آنها داشت؛ آرامگاه «صیدی» در روستای «سه‌روو پیری» از توابع بخش هورامان سروآباد است، گویا قرار است آرامگاه این شاعر به زودی بازسازی شود.

به گزارش تابناک کردستان، از شهرستان سروآباد خبر رسیده که صباح محمدی بخشدار «هورامان»، در بازدید از روستای «سه‌روو پیری» در آرامگاه ماموستا «صیدی هورامی» حضور یافته و از وضعیت و شرایط فعلی حاکم بر آرامگاه این شاعر برجسته هورامی زبان اظهار تاسف کرده است.

بنا بر این گزارش، وی ضمن تاکید بر لزوم ساماندهی آرامگاه ماموستا صیدی هورامی، گفته با همکاری شهرداری هورامان تخت، شورای اسلامی شهر و پایگاه منظر فرهنگی تاریخی هورامانات، آرامگاه این شاعر بازسازی و ساماندهی می‌شود و ابراز امیدواری کرده این کار از اردیبهشت‌ماه آغاز شود؛ و چه اقدام مبارکی ... به بهانه وعده بازسازی آرامگاه ماموستا صیدی هورامی بی مناسبت ندیدیم مروری مختصر بر اشعار و احوالات درونی این شعر بلندآوازه داشته باشیم.

نام او «ملا محمدسلیمان » فرزند سید محمود بوده، در سال 1199 در روستای «خانگاه» از توابع شهرستان پاوه متولد شده و برای تحصیل به اکثر شهرهای هورامان رفته و از جمله در «شاره‌زور» درس خوانده است.

بعد از اتمام تحصیلات دینی نزد «ملا جلال خورمالی»، به شهر «هورامان تخت» باز می‌گردد و در آنجا ازدواج کرده و به کار تبلیغ دینی می‌پردازد؛ وی در جوانی معلم دینی «شیخ عثمان تویله‌ای» بوده و البته قریحه شاعری وی سبب می‌شود که همزمان با تدریس علوم دینی اشعاری هم بسراید .

وی در اشعارش به «صیدی» تخلص می‌کرده به معنی «گرفتار در دام [عشق] »، که خود او نیز در شعری که دو بیت آن در زیر آمده، ضمن گله‌مند بودن از بی‌وفایی یار به آن اشاره می‌کند :

عه‌رزه‌ داشت به‌نده‌ی دڵ مه‌ند و رِه‌نجوور
صه‌یدی دامی عه‌شق به (صه‌یدی) مه‌شهوور

جه‌ ژه‌هراوی عه‌شق شه‌ربه‌ت چه‌شیده‌
هـه‌رگێز شادی و زه‌وق به‌ چه‌م نه‌دیده‌

اشعار این شاعر را به طور کلی می‌توان از نظر مضمون به سه قسمت تقسیم کرد: الف) عارفانه ب)عاشقانه ج) اشعاری در توصیف طبیعت زیبای هورامان

از نظر زبان سرودن اشعار، با توجه به آنچه در کتاب تاریخ مشاهیر گرد آمده، چهار نوع شعر در دیوان اشعار وی به چشم می‌خورد: هورامی کهن، هورامی جدید، فارسی و ملمعاتی به زبان‌های عربی، هورامی و فارسی.

اشعار وی را از نظر سبک سرودن اشعار هم می‌توان به دو گروه اصلی مثنویات ده هجایی (که اکثراً به زبان هورامی جدید سروده شده‌اند) و غزلیات (شامل غزلیاتی به هورامی کهن، فارسی و ملمعات) تقسیم کرد.

در اینکه «صیدی» انسانی متدین بوده و نقش عمده‌ای را در تبلیغ و تدریس علوم دینی در آن زمان و در شهر هورامان ایفا کرده کسی تردیدی ندارد، اشعار عرفانی زیبای این شاعر هم، بهترین گواه برای این مدعاست.

«صیدی» اینگونه اشعار را که در دسترس همگان قرار می‌داده به شکل هورامی جدید سروده البته در میان ملمعات و اشعار فارسی وی نیز از این دسته اشعار یافت می‌شود.

غیر از چند شعر عارفانه و توصیف طبیعت بقیه اشعار «صیدی» عاشقانه بوده و نمی‌توان برداشت دیگری از آنها داشت، حتی خود «صیدی» نیز نخواسته که کسی از آنها برداشتی غیر از این داشته باشد چون در شعری به مجازی بودن عشق خود اشاره می‌کند و از خدا می‌خواهد این عشق مجازی را به عشق حقیقی تبدیل کند:

مه‌جازین عه‌شقوو (صه‌یدی) یا الهی
به‌ لطف خـود حقیقی کن مجازم

آنچنان که از ذکر مستقیم نام، در اشعار وی بر می‌آید به نظر می‌رسد «صیدی» در جوانی عشق دو دختر را به دل داشته است، اولی دختری بوده به اسم «نشاط» فرزند بهرام نامی که در ده «ژیوار» که از قرای هورامان است زندگی می‌کرده و «صیدی» با رفتن به آنجا دل به عشق او باخته و در چندین شعر مستقیماً از وی نام می‌برد.

کاتێت زانا گێـره‌م قاره‌
پێسه‌و مووسای عه‌سام شاره‌

(ژیــــوارم) کـه‌رد (زرێبار)ه‌
(نیشات)ئه‌ربه‌ی تۆم په‌ی ناره‌

دومین دختری که نامش در اشعار «صیدی» آمده «ریحان» نامی بوده که با نام «ریۆن» از وی یاد می‌کند.

ریۆن داخۆ باڵا ته‌ڤه‌، هه‌زارێــو ده‌رده‌دارێنێ
گرد کۆشته‌و ئا دیده‌یته‌نێ، ته‌دیدێت جادووکارێنێ

زوڵفێت گرنج و خاوه‌نێ، سه‌رلووله‌نێ سیاوه‌نێ
چنووروو رِاگــاو کاوه‌نێ، که‌مه‌نده‌ یا شاماره‌نێ

گه‌رلۆمه‌نۆ، ئه‌گه‌ر مه‌نۆ، ئه‌زعاشقۆ باڵاو ته‌نۆ
پی دینه‌ با ته‌پڵم ژه‌نۆ، وه‌س نیا خاسم یاره‌نێ

ئه‌ز مه‌جنـوون ووێڵوو ته‌نۆ، شێت وئه‌راگێڵوو ته‌نۆ
دایم چه‌نی خێڵۆ ته‌نۆ، کـۆمێم چنه‌م بێزاره‌نێ

تۆنی حه‌یات و نه‌فه‌سم،ساسێ مه‌نام که‌را که‌سم
که‌لامۆڵاو بابۆیم قه‌سه‌م، من هه‌رئێده‌م گۆفتاره‌نێ

(صه یدی) فدێو سیمین له‌شۆن، گرفتاروو باڵا وه‌شۆن
خه‌یاڵش لاو دیده‌ رِه‌شۆن چه‌م سیاوێش ده‌کاره‌نێ

«صیدی» در اشعارش به دو نام «شیرین» و «وه نه وشه» نیز اشاره می‌کند ولی به نظر نگارنده این دو نام اسامی خاصی نیستند و فقط برای اشاره به محبوب، مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

در میان غزلیات «صیدی» غزل‌هایی به زبان فارسی هم وجود دارد و از انواع قالب‌های شعری وی می‌توان به ملمعات جالب اشاره کرد که به زبان‌های عربی، فارسی و هورامی (هر دو شیوه) است.

دوران پیری «صیدی»

«صیدی» علاوه بر کار تدریس علوم دینی جهت امرار معاش خود به باغداری نیز می‌پرداخته، محل زندگی او در شهر هورامان تخت بوده و باغ وی نیز در اطراف محلی بوده که هم اکنون روستای «سه روو پیری» در آنجا واقع است، خانه‌ای که «صیدی» در آنجا ساخته هم اکنون نیز وجود دارد و نواده‌های وی در آنجا ساکن هستند.

«صیدی» در دوران پیری نیز همچنان اشعار عاشقانه می‌سروده است، سایر علمای دینی و دراویش که در هورامان بوده‌اند از دست او به «شیخ عثمان تویله‌ای» شکایت می‌برند که «صیدی» (همان ملایی که در جوانی مدرس دینی شما بود و اکنون نیز خلیفه‌ شماست) سرِ پیری با سرودن اشعاری که در آنها نام دختران را هم ذکر می‌کند، آبروی ما و شما را برده است.

شاعر پس از شنیدن این ماجرا نامه‌ای منظوم به شیخ می‌نویسد و در آن با ظرافتی خاص ضمن اشاره به اسامی تعدادی از عشاق معروف به دفاع از خود می‌پردازد.

یا شێخ صه‌نعـــانم، یا شێخ صـــه‌نعـــانم
عاشق په‌ی ته‌رسا، من چوون صه‌نعانم

بێ باک جه‌ تانه‌ی مه‌نا و مه‌نعانم
چوون(یه‌عقوب)داغدار په‌ی (مــای که‌نعانم)

(وامێق) په‌ی (عوزرا) زوڵف عــــــه‌نبه‌رینم
(فه‌رهاد)جه‌ حه‌سره‌ت خاڵی(شیرین)م

جه‌(به‌هرام )به‌دته‌ر من نمــه‌دپۆشم
(گوڵه‌ندام) سه‌نده‌ن فام چه‌نی هۆشم

(مه‌جنوون)ی (له‌یل)م بیابــــان گێڵم
عاله‌م مه‌زانان په‌ی له‌یلێ وێڵم

زه‌ده‌ی (گوڵجه‌مین) وه‌نه‌وشه‌ خاڵم
ها جه‌لاش هۆشم، فکرم، خیاڵم

من چون سالێکان رِای عه‌شقم دایێم
یا شێخ لاقه‌یدم جه‌ لۆمه‌ی لایێم

نه‌واچان پی ده‌رد هه‌ر من مۆبته‌لام
سه‌د که‌س هه‌ن چـوون من، به‌ ئایه‌ی که‌لام

هه‌زار که‌س وه‌ی ته‌ور شێــوه‌ش ئی بازین
نیـم به‌ حه‌قیقه‌ت نیم به‌ مه‌جازین

تا مه‌جاز نه‌بۆ حه‌قیق نمــــه‌بۆ
حه‌قیق بێ مه‌جاز ته‌حقیق نمه‌بۆ

ئه‌ر حه‌قیقه‌ته‌ن ئه‌ر مه‌جازی یه‌ن
دڵو من په‌ی ئه‌و به‌ خوا رازی یه‌ن

گرد جه‌ من فێشته‌ر حاڵشان فه‌نان
داخم هه‌ر ئێده‌ن هه‌ر په‌ی من مه‌نان

گرد جه‌ هام ده‌ردی من حاشا که‌ران
سا خه‌ڵقان به‌یان ته‌مــاشا که‌ران

ئه‌ر عاشق نه‌بان یه‌کسه‌ر مه‌ڵا و شێخ
فتوا بۆ (صه‌یدی) سه‌ر بڕان به‌ تێخ

«صیدی» در اواخر عمر خود به روستای «سه روو پیری» کوچ کرده و تا زمان مرگش در همان‌جا می‌ماند، شاعر در سال 1265 هـ.ق و در سن 66 سالگی دار فانی را وداع می‌گوید و در همان روستای محل زندگیش به خاک سپرده می‌شود.

(صه یدی) فدێو سیمین له‌شۆن، گرفتاروو باڵا وه‌شۆن

روستای «سه روو پیری»

(صه یدی) فدێو سیمین له‌شۆن، گرفتاروو باڵا وه‌شۆن

موقعیت آرامگاه «صیدی» در روستای «سه روو پیری»

(صه یدی) فدێو سیمین له‌شۆن، گرفتاروو باڵا وه‌شۆن

(صه یدی) فدێو سیمین له‌شۆن، گرفتاروو باڵا وه‌شۆن

آرامگاه ماموستا «صیدی هورامی»

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع: «پيرامون زندگی و اشعار صیدی هورامی» به قلم عبدالله حبیبی، نویسنده و پژوهشگر نسخ کُردی با اندکی تلخیص

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار